سازه های آبی شگفت انگیز
حمیدرضا خزاعی
حمیدرضا خزاعی
وجه تسمیه
علت نام گذاری شهر قاین به درستی مشخص نیست، اما سه نظر را می توان مورد ارزیابی قرار دارد.
قائن واژهای است بسیار کهن و به معنی قابیل، قابیل در تورات به صورت قائن آمده است.
قاین ممکن است، تغییر شکل یافته ی کائن باشد. کائن به معنی موجود - وجود و است و کائنات جمع آن است.
قائن تغییر یافته از قهستان است و قهستان تغییر یافته و عربی شده کوهستان است.(به نقل از نامه های جغرافیایی میراثی کهن، دکتر عجم، سازمان نقشه برداری)
برای آشنایی با کتاب یک فصل از کتاب در این جا آورده می شود:
كاريز شاهيگ
كاريز شاهيگ با فاصله ي تقريبي دو كيلومتری، در جنوب شهر قاين واقع شده است. مادر چاه اين كاريز در دامنه ي قلعه كوه و عمق آن حدود 18 متر است. طول تقريبي آن حدود يك كيلومتر و تعداد ميله چاه هاي آن 20 حلقه است.
در بالادست مادر چاه دو بند خاكي بر سر راه سيلاب هاي بهاره ايجاد كرده اند. در درون اين بندها چاه هايي وجود دارد كه بخش اعظم سيلاب ها را در دل خود جاي مي دهد و باعث تغذيه ي سفره ي آب زيرزميني و آب دهي هر چه بيشتر كاريز مي گردد.
سابقه تاريخي
كاريز شاهيگ قدمتي ديرينه دارد، مردم بر این باورند که کاریز شاهیگ را طاهر آب شناس ساخته و پرداخته است. و در این رابطه داستان یا افسانه¬ای بر سر زبان¬هاست. مي¬گويند: طاهر آب شناس، شاگردي داشت به اسم شاهيگ. مي¬گويند: طاهر زمان درازي بود كه در كاريز كار مي كرد و كاريز همچنان خشك بود. شاهيگ از خشكي كاريز دل تنگ بود و گاه و بي گاه از استاد خود مي پرسيد: پس كي به آب مي رسيم؟
طاهر مي گفت: به زودي، يك نيش كلنگ با آب فاصله داريم.
يك نيش كلنگ، يك نيش كلنگ. زمان درازي گذشته بود و هنوز آبی در کاریز جریان نداشت. شاهيگ معني كار طاهر را درك نمي كرد، نمی دانست آبی وجود دارد یا نه، اگر هست چرا جاری نمی شود و اگر نیست چرا طاهر بیهوده وقت خود و دیگران را تلف می کند و پرسش هایش یا بی-جواب می ماند یا جواب های دو پهلو و گنگ دریافت می کند. شاهیگ وقتی از طاهر آب شناس ناامید شد، ناچار به زن طاهر آب شناس متوسل شد و راه چاره را از او خواست.
شب هنگام شاهيگ به بام خانه ي طاهر رفت و گوش بر سوراخ سقف گذاشت. تا صحبت زن و شوهر را بشنود. زن از شوهر پرسيد : اين نيش كلنگ، كه مي گويي كي به آب مي رسد؟ اگر آبی نیست، چرا بندگان خدا را امیدوار نگاه می داری؟
طاهر اول طفره رفت اما زن آنقدر اصرار كرد تا طاهر به زبان آمد: به آب رسيده ايم ميان ما و آب يك نيش كلنگ بيشتر فاصله نيست. در ته کاریز سنگی هست، آب خيلي زيادي پشت سنگ است، مي ترسم اگر ضربه ناجور باشد كشت و بست شود. بايد اول جادادي براي آب درست كنم و بعد سنگ را مثل تيله وربچينم تا شكافي باريك باز شود و هجوم آب به جايي آسيب نرساند.
شاهيگ همه ي حرف هاي استاد را شنيد. همان شبانه ريسمان و چراغ و كلنگ برداشت و رفت به پاي كار . پاها را جلو و عقب گذاشت و كلنگ را با همه ي قدرت فرود آورد.
آب فواره زد، خورد به تخت سينه شاهيگ و او را غلتاند. صبح كه مردم از خواب بيدار شدند. ديدند كه همه ی كشمون ها در زير آب است و جنازه ي شاهيگ بر روي آب.
مي گويند: كاريز شاهيگ به دريا خورده است و آب با خودش از دريا ماهي آورده است. اين قصه ي ساخت كاريز بود.
مي گويند: در دوره هاي بعد نقبي از قلعه كوه در سنگ بريدند كه قلعه كوه را به كاريز شاهيگ متصل مي كرد. این راه هنوز کشف نشده و در همان حد افسانه باقی مانده است. اما در هزار توی کاریز، کوره های مسدود شده ی فراوانی این جا و آن جا بر سر راه قرار دارند و جلو آن ها سنگچین شده اند، وجود این کوره های از دور خارج شده، شاید تاییدی بر این افسانه باشند. مي¬گويند : هولاکو خان مغول براي تصرف قلعه کوه، اول كاريز شاهيگ را ويران كرد. پس از ويران شدن كاريز، قلعه كوه سقوط كرد.
ساختار کاریز
كاريز شاهيگ در دل زمين به هزار تويي مي ماند كه هي پيچ مي خورد، به چپ مي رود، به راست مي آيد و وقتی در درون کوره ی کاریز حرکت می کنید، به تعداد زيادي تونل يا كوره هاي انحرافي برخورد می کنید كه درون همه ي آن ها سنگ چين شده اند.
به راستي استاد مقني در دل زمين در جستجوي چه بوده است . اين همه پيچ، اين همه كوره هاي مسدود شده و سنگ چين شده داراي چه كاركردي بوده اند؟
مي گويند: استاد مقني در موقع حفر كاريز، فقط خاك ها را به بالا مي داده و سنگ ها را نگه مي داشته است. و با كمك همين سنگ ها، كوره هاي خرابه را سنگ چين مي كرده است. وقتي درون كوره هاي كاريز حركت می کنی بي اختيار به ياد شاهيگ و سرگرداني او مي افتي. افسانه مي گويد: كار طاهر بي دليل نبوده است و واقعيت هاي موجود نيز آن را تاييد مي كند. ايجاد اين همه كوره هاي انحرافي و سنگ چين شده دلیل بر عمر طولانی کاریز و راهی براي جلوگيري از گريز آب به وقت بستن آب بند كاريز است. مي گويند: وقتي آب بند كاريز را مي بندند بعد از دو هفته، آب از لابه لاي سنگ چين كوره هاي انحرافي به راه مي افتد. پس کوره های سنگ چین شده کوره¬های ویران و از دور خارج شده نیست. کوره هایی است که برای جلوگیری از فرار آب ساخته شده اند.
حدود 800 تا 900 متر كه از مظهر كاريز رو به مادر چاه جلو بيايي، به آب بند كاريز يا قفل ها می رسي. ديواري كه با آجر و ساروج بالا آمده است. آجرها ابعاد 5 * 26 *46 سانتيمتر دارند. شاید يادگاري از دوران قبل از اسلام، چنانچه کارشناسان میراث فرهنگی می گویند: در دوران اسلامی چنین خشت هایی مورد استفاده قرار نداشته اند. در دل اين ديوار سه ناي سفالي به قطر 18 و 14 سانتيمتر قرار داده شده اند.
فاصله ي هر ناي از ناي پايين تر از خود حدود يك متر است. ناي سوم در زير لاي و رسوب کف کوره گم شده است. براي آب بند از دو قفل بالايي استفاده مي شود.
در شانه ي چپ آب بند، حفره اي در ارتفاع دو متري و نزديك به سقف ايجاد شده كه راه ارتباطي ميان مخزن آب بند و كوره ي كاريز است (در بسياري از كاريزها راهي كه دو سوي آب بند را به هم متصل كند وجود ندارد. براي بستن آب بند بايد از چاه بالادست وارد شوند و براي باز كردن آن از چاه پايين دست .) در زير حفره بر روي ديواره ي كوره جا پا كنده شده است. بايد دست هايت را بر لبه ي حفره بگيري. پا در جاپاها بگذاري و خودت را بالابكشي به اتاقكي مي رسي كه محل گذاشتن چوب هاي درون قفل ها يا گَلِ بند( gale band ) است. انتهاي ديگر اين اتاقك به درون مخزن آب بند راه دارد.
تا زماني كه پایین ترین قفل آب بند باز نشده است امكان ورود به داخل مخزن وجود ندارد. در درون مخزن نيز هزار تويي پیج در پيچ وجود دارد. دالانی نسبتا بلند که به تخته سنگي بزرگ ختم می شود. تخته سنگی که راه پيشروي را بسته است. اطراف تخته سنگ را خالي كرده اند. آب از اطراف تخته سنگ مي جوشد.
در چپ و راست این دالان كوره ها يا نوبرهایی حفر شده¬اند، که کارکرد آن ها افزایش میزان آبدهی کاریز و در عین حال افزایش مخزن برای زمان ذخیره کردن آب. هر كدام از این کوره های انحرافی داراي نامي هستند.كه عبارتند از :
- نوبر قلعه كوه
- نوبر لاخ
- نوبر دره بند شاهيگ
- نوبر پوزه ي اول
هر سال در ابتداي چله ي بزرگ زماني كه ديگر آب مورد استفاده نيست، قفل¬هاي آب بند را مي بندند. نحوه ي بستن قفل ها به اين ترتيب است كه چوب هاي تراشيده شده ي عناب يا سنجد را كهنه پيچ مي كنند و در درون ناي هاي سفالي قرار داده و آن ها را محكم مي كنند. با بستن نای ها آب پس مي زند و به مرور در درون هزار توي مخزن بالا و بالاتر مي آيد. مي گويند دو هفته اي كه از بستن قفل ها مي گذرد. آب از لابه لاي سنگ هاي چيده شده در نوبرهای خرابه، شروع به جوشش مي كند.
مي گويند: نو برهای خرابه تا پوزه ي كوه و تا دل سنگ ها امتداد يافته. اين نوبرها در واقع زه كش مخزن هستند و فرار آب از مخزن را مستقيما به درون كاريز هدايت مي كنند. نوبر خرابه حدود 30 متر پايين تر از محل آب بند واقع شده است.
مسیر کاریز
کاریز شاهیگ کاریزی کم پشت است که مسیر کوتاهی از مادرچاه تا مظهر را طی می¬کند. این مسیر همانطور که پیش تر از این گفته شد: طول تقريبي آن حدود يك كيلومتر و تعداد ميله چاه هاي آن 20 حلقه است.مادر چاه آن در دامنه ي قلعه كوه واقع شده و عمق آن حدود 18 متر است. در بالادست مادر چاه دو بند خاكي بر سر راه سيلاب هاي بهاره ايجاد كرده اند. در درون اين بندها چاه هايي وجود دارد كه بخش اعظم سيلاب ها را در دل خود جاي مي دهد و باعث تغذيه ي سفره ي آب زيرزميني و آب دهي هر چه بيشتر كاريز مي گردد. اما در یکی دو دهه ی اخیر اداره منابع طبیعی در درون بخشی از بند بزرگ کاریز اقدام به درختکاری کرده که عملا ساختار بند دچار به-هم ریختگی شده و کارکرد اولیه ی خود را از دست داده است. کاریز در طی مسیر خود تا مظهر از زیر بزرگ راه قاین بیرجند عبور می کند که در واقع کمربندی قاین و جاده های ارتباطی کمربندی به جاده قاین-بیرجند و خود جاده قاین –بیرجند عبور کرده و به سمت مظهر ادادمه مسیر پیدا می کند در سال های اخیر صاحبان آب تلاش کرده¬اند در مسیر منتهی به مظهر مسیری قدیمی که به نظر می¬رسیده از سلامت بیشتری برخوردار است را بازگشایی کنند. مسیر قدیمی را آماده سازی های لازم بر روی آن انجام می گردد و آب را وارد مسیر قدیمی می کنند اما آب ناچیزی در مظهر ظاهر می شود و هرچه منتظر می مانند که آب افزایش پیدا کند این اتفاق نمی افتد و به ناچار مسیر قدیمی را دوباره مسدود کرده و آب را به مسیر اولیه ی خود باز می گردانند.
گردش آب يا تقويم آبياری
مدار يا گردش آب در كاريز شاهيگ بر 15 است. همان طور كه پيش¬تر از اين گفته شد در اول چله ي بزرگ قفل هاي آب بند كاريز بسته مي¬شوند.
باز كردن قفل بالا در اواسط يا اواخر چله ي كوچك انجام مي گيرد. متغيير بودن اين زمان به خوبي يا بدي سال نگاه مي كند. زمان بازكردن اولين قفل، ابتداي سال زراعي است. معمولا در بهمن ماه و پيش از بازكردن قفل¬ها بايد جايگاه هر شبانه روز در مدار مشخص شود. بنابراين آب در بهمن ماه بيجه مي خورد. مراسم بيجه انداختن يا بيجه خوردن به ترتيب زير انجام مي گيرد. هر شبانه روز فردي را به عنوان مادر جمع يا سالار انتخاب مي كند. (معمولا سالار كسي است كه بيش از بقيه آب دارد و در ميان صاحبان آب مورد اعتماد است). سالارها درمحل خاصي جمع مي¬شوند و مراسم تير بيجه يا بيجه بخش انجام مي گيرد. در گذشته هر سالار علامت يا نشانه اي خاص خود را داشت. پانزده كپه ي خاك درست مي¬كردند و در زیر هر کپه خاک، علامت یکی از سالارها را قرار می دادند.
در مرحله ي بعد، كسي كه در مسئله تقسیم آب ذي نفع نبود و موقع گذاشتن علامت ها در زير کُپه های خاک حضور نداشت به جلسه مي آوردند. يك نفر با صداي بلند اعلام مي كرد: اول مدار.
فرد دست روي يك كپه خاك مي گذاشت. علامت هر سالار كه از زير كپه خاك بيرون مي آمد او اول مدار بود و به همين ترتيب جايگاه بقيه سالارها نيز در مدار مشخص مي گرديد.
سال زراعي معمولا بر حسب نوع كشت به سفيد بر يا زينه و سبز بر يا ولگار تقسيم مي شود. معمولا سال زراعي در اراضي پاي آب كاريز شاهيگ از اول اسفند با كشت سفيد بر آغاز و تا 90 روز بعد از عيد تداوم مي يابد.
نود روز بعد از نوروز كشت سفيد بر ديگر نيازي به آبياري ندارد و آب به كشت سبز بر مي-رود. به مدت سه ماه يعني تا روز اول مهر ماه آب صرف آبياري كشت سبز بر يا ولگار مي شود.
در اول مهر ماه آب از كشت سبز بر قطع و دوباره به كشت سفيد بر برده مي شود. اصلي ترين محصولي كه در اين دوره نياز به آبياري دارد كشت زعفران است. سطح وسيعي از اراضي پاي آب به كشت زعفران اختصاص پيدا كرده و براي آبياري همه ي اين اراضي نيازمند به افزايش دبي كاريز هستند. براي افزايش دبي، قفل دوم آب بند در اول مهر باز مي شود. با باز شدن قفل، آب با حجمي افزون بر حالت عادي جريان يافته و كشاورزان به راحتي مي توانند تمامي اراضي زير كشت زعفران خود را آبياري كنند. باز كردن قفل دوم آب بند كاريز به معني آن نيست كه گَلِ بند كاملا از مجرا خارج شود. بلكه گَلِ بند را به گونه اي در درون مجرا تنظيم مي كنند كه آب همواره با حجم معيني خارج شود. مسئول قفل هر چند روز يك بار به قفل مراجعه و خروج آب را تنظيم مي كند.
واحد اندازه گيری زمان
واحد اندازه گيري يا سنجش زمان در گذشته بل بوده است (بل در اصطلاح محلي همان فنجان است يا ظرفي از جنس مس و يا برنج كه آن را بر سطح آب مي گذارند. آب از سوراخ كف بل به داخل بل نفوذ كرده و پس از پر شدن، بل به درون آب تاس سقوط مي¬كند.) هر بل به لحاظ زماني برابر 22.5 دقيقه است. زمان اين بل باتوجه به بل هاي موجود در سطح منطقه ي قاين و بيرجند كه زماني بين 3 تا 12 دقيقه دارند از همه بزرگتر بوده و بيشتر شبيه به خمه يا خابيه ی رايج در منطقه ي نهبندان است( و اين شايد يكي از دلايل قدمت و ديرينگي كاريز شاهيگ باشد. نسبت دادن حفر كاريز به طاهر آب شناس نيز تاييد ديگري بر اين قدمت است).
همان طور كه پيش تر از اين گفته شده هر مدار متشكل از پانزده شبانه روز است
هر شبانه روز = دو تاقه
هر تاقه = دو نيم ره
هر نيم ره = 15.5 بل
هر بل = 6 سرگ
هر سرگ = سه دقيقه و 45 ثانيه است.
قابل ذکر است که مدار چرخشی بوده و کسی که در مدار اول در روز آب خود را تحویل گرفته در مدار بعد آب خود را در شب تحویل خواهد گرفت و به این ترتیب اختلاف زمانی میان شب روز حل می شود. یعنی اگر به لحاظ اختلاف شب و روز در تابستان در این مدار آب بیشتری دریافت می¬کرده در مدار بعدی که آب خود را در شب دریافت می کرده آب کمتری در اختیار داشته است. در وضع موجود قاعده ی تاقه ی شب و روز هنوز برقرار است اما صاحبان آب، آب خود را از روی ساعت تحویل می گیرند و اختلافی پیش نمی آید.
نظام حاكم بر توزيع آب
اين نظام داراي سلسله مراتبي خاص بوده و دست اندركاران توزيع آب هركدام داراي جايگاه و مرتبه¬اي خاص بوده و وظايفي تعريف شده را بر عهده داشته اند. البته بايد توجه داشت كه در چند دهه ي اخير پاره اي از مشاغل يا مسئوليت ها از مجموعه حذف و یا نقشي تشريفاتي پيدا كرده اند.
الف: ميراب
ميراب کسی است كه حساب و كتاب سهم آب هر مالك را در اختيار داشته و مسئول اجراي دقيق آب نامه يا طومار آبياري است.
ميراب معمولا از ميان افراد سرشناس انتخاب شده و مورد اعتماد همه ي صاحبان آب است. وي اشراف كامل بر كل نظام تقسيم آب دارد. تك تك اعضاء را مي شناسد و نسبت به سهم هر كدام اطلاع دقيق دارد. تمامي تغييرات احتمالي اعم از خريد و فروش و. . . قبل از همه به اطلاع او مي رسد و در جريان همه ي امور قرار دارد.
در ابتداي هر سال زراعي و پيش از باز كردن قفل ها، مالكان آب در هر شبانه روز، يك نفر را به نمايندگي از طرف جمع به عنوان سالار به ميراب معرفي مي كنند. ميراب جلسه اي را تشكيل داده و پانزده سالار به نمايندگي از طرف پانزده شبانه روز در آن شركت كرده و يا تير بيجه جايگاه هر سالار در مدار مشخص مي گردد. پس از مشخص شدن جايگاه هر سالار. ميراب موظف است كه جايگاه هر سالار و ابواب جمعي او را در دفتري ثبت و به تاييد سالارها برساند. اين دفتر در نزد ميراب باقي مي ماند. براي حل و فصل اختلافات احتمالي.
ب: كيال
كيال كسي است كه در گذشته، زمان را پيمانه مي كرد و آب را در سر مزرعه تحويل صاحب آب مي داد. در كاريز شاهيگ كيال همان سالار بود و يا فرد ديگري كه توسط سالار و به صلاح ديد ديگر مالكان انتخاب مي¬شد. در وضع موجود پيمانه كردن زمان به كلي فراموش شده و سالار تقسيم آب را براساس ساعت انجام مي دهد.
ج: سالار
سالار نماينده يك شبانه روز آب است و اين نمايندگي را به يكي از چهار صورت زير كسب كرده است .
- مالك يك شبانه روز آب است .
- خرده مالك است و كمبود آن تا يك شبانه روز را اجاره كرده است.
- خرده مالك است و خرده مالكان ديگر او را به عنوان نماينده خود به ميراب معرفي كرده¬اند.
- خرده مالک است و از دیگر مالکان آب بیشتری دارد.
د: پاكار
پاكار در واقع رابط ميان ميراب و سالارها بوده است. در وضع موجود با كمرنگ شدن نقش ميراب . نقش پاكار به كلي از ميان رفته است.
ارزش آب
در وضع موجود هر تاس آب که عبارت از 23 دقیقه است حدود 6 میلیون تومان خرید و فروش می¬شود اما اجاره ی سالانه ی آن حدود 40 هزار تومان است
مراسم آئيني كاريز
كاريز شاهيگ داراي مراسم آئيني خاصي است كه پاره اي از آن ها در هر سال زراعي به اجرا در مي آيد و پاره اي ديگر خاص زمان و موقعيتي ويژه است.
الف : مراسم جوي روبي
در پايان هر سال زراعي و پس از بستن قفل آب بند در اول چله ي بزرگ، مراسم جوي روبي به مدت پنج روز انجام مي¬گيرد.
كاريز شاهيگ داراي پنج شاه جوي است. پس از بستن قفل ها از هر شبانه روز 2 نفر مي آيند و در هر روز يك شاه جوي لايروبي مي شود.
ب : لايروبي كاريز
هر هفت سال يك بار از مظهر كاريز تا مادر چاه لايروبي مي شود. اين كار به سرپرستي استاد مقني كه در اصطلاح محلي چاخو ناميده مي شود، انجام مي گيرد.
در اين حال از هر شبانه روز يك نفر مي آيد. اين پانزده نفر زير نظر استاد مقني كار لايروبي كاريز را ظرف 5 تا 6 روز به پايان مي رسانند.
ج : قرباني كردن
هر سال در ميانه ي چله ي كوچك و به وقت باز كردن قفل بالاي آب بند، در مظهر كاريز گوسفندي را در جلوي پاي آب قرباني مي كنند.
د : روضه خواني
مسجدي در نزديكي مظهر كاريز وجود دارد. در سال هاي كم باران و بي باران كه آب كاريز كم مي شود. در اين مسجد مراسم روضه خواني بر پا مي كنند. آش يا حليم نذري مي پزند و ميان مردم قسمت مي كنند..
عکس هوایی از ردیف چاه ها و مظهر کاریز شاهیگ
مظهر قدیمی کاریز شاهیگ
محل ورود به کوره کاریز
آب بند کاریز، قفل پایین بسته است و آب از قفل بالا خارج می شود
از درون نوبری که پای آب، بند را به سرآب متصل می کند. محلی که از طریق آن وارد مخزن می شوند و آب را می بندند یا باز می کنند.