کاریز شاهیگ

کاریز شاهیگ

پژوهش از: حمیدرضا خزاعی

حمیدرضا خزاعی

برگرفته از کتاب: سازه های آبی شگفت انگیز قاین

 

كاريز شاهيگ

 

كاريز شاهيگ با فاصله ي تقريبي دو كيلومتر و در جنوب شهر قاين واقع شده است. مادر چاه اين كاريز در دامنه ي قلعه كوه و عمق آن حدود 18 متر است. طول تقريبي آن حدود يك كيلومتر و تعداد ميله چاه هاي آن 20 حلقه است.
در بالادست مادر چاه دو بند خاكي بر سر راه سيلاب هاي بهاره ايجاد كرده اند. در درون اين بندها چاه هايي وجود دارد كه بخش اعظم سيلابها را در دل خود جاي مي دهد و باعث تغذيه ي سفره ي آب زيرزميني و آب دهي هر چه بيشتر كاريز مي گردد.


 
 سابقه تاريخی

 

كاريز شاهيگ قدمتي ديرينه دارد و ساخت آنرا به طاهر آب شناس نسبت مي دهند. مي گويند ساخت و پرداخت كاريز به دست طاهر آب شناس بود. طاهر شاگردي داشت به اسم شاهيگ.
 مي گويند طاهر زمان درازي بود كه در كاريز كار مي كرد و كاريز خشك بود. شاهيگ كه از خشكي كاريز دلتنگ بود گاه و بي گاه از استاد خود مي پرسيد : پس كي به آب مي رسيم ؟ طاهر مي گفت : به زودي, يك نيش كلنگ با آب فاصله داريم .
يك نيش كلنگ , يك نيش كلنگ . زمان درازي گذشت و هنوز در خشكي بودند. شاهيگ كه معني كار طاهر را درك نمي كرد به زن طاهر آب شناس متوسل  شد و راه چاره را  از او خواست.
شب هنگام شاهيگ به بام خانه ي طاهر رفت و گوش بر سوراخ سقف گذاشت. زن از شوهر پرسيد : اين نيش كلنگ, كه مي گويي كي به آب مي رسد؟
طاهر اول طفره  رفت. زن آنقدر اصرار  كرد تا طاهر به زبان  آمد: به آب رسيده ايم ميان ما و آب يك نيش كلنگ بيشتر فاصله نيست. آب خيلي زيادي است مي ترسم كه كشت و بست شود. بايد اول جادادي براي آب درست كنم و بعد سنگ را مثل تيله وربچينم تا شكافي باريك باز شود و هجوم آب به جايي آسيب نرساند.
شاهيگ همه ي حرفهاي استاد را  شنيد. همان شبانه ريسمان و چراغ و كلنگ برداشت و رفت به پاي كار . پاها را جلو و عقب گذاشت و كلنگ را با همه ي قدرت فرود آورد.
آب فواره زد , خورد به تخت سينه شاهيگ و او را غلتاند. صبح كه مردم از خواب بيدار  شدند.  ديدند كه همه كشمون ها در زير آب است و جنازه ي شاهيگ بر روي آب.
مي گويند كاريز شاهيگ به دريا خورده است و آب با خودش از دريا ماهي آورده است.اين قصه ي ساخت كاريز بود. مي گويند در دوره هاي بعد نقبي از قلعه كوه در سنگ بريدند كه قلعه كوه را به كاريز شاهيگ متصل مي كرد. مي گويند : هولاگو خان مغول براي تصرف قلعه اول كاريز شاهيگ را ويران كرد. پس از ويران شدن كاريز, قلعه كوه سقوط كرد.

 

ساختمان كاريز و كاركرد اجزاء آن  

 

كاريز شاهيگ در دل زمين به هزار تويي مي ماند كه هي پيچ مي خورد, هي به چپ مي رود, هي به راست مي آيد و تعداد زيادي  تونل يا كوره هاي انحرافي دارد كه درون همه ي آنها را  سنگ چين كرده اند.
به راستي استاد مقني در دل زمين در جستجوي چه بوده است . اين همه پيچ , اين همه كوره هاي سنگ چين شده داراي چه كاركري بوده اند؟ مي گويند استاد مقني در موقع حفر كاريز , فقط خاكها را به بالا مي داده و سنگها را نگه مي داشته است. و با كمك همين سنگها  درون كوره هاي خرابه را سنگ چين مي كرده است وقتي درون كوره هاي كاريز به حركت در مي آيي بي اختيار به ياد شاهيگ و سرگرداني او مي افتي. افسانه مي گويد كار طاهر بي دليل نبوده است و واقعيت هاي موجود نيز آنرا تاييد مي كند. ايجاد اين همه كوره هاي انحرافي و سنگ چين شده به نظر مي رسد كه فقط براي جلوگيري از گريز آب به وقت بستن آب بند كاريز پديد آمده اند. مي گويند وقتي آب بند كاريز را مي بندند بعد از دو هفته آب از لابه لاي سنگ چين كوره هاي انحرافي به راه مي افتد. كوره ي كاريز در دل خاك رس كنده شده است و همه جا رد نيش كلنگ ها بر سقف و ديواره ها پيدا است. حدود 800 تا 900 متر كه از مظهر كاريز رو به مادر چاه جلو بيايي به آب بند كاريز يا قفل ها رسيده اي . ديواري كه با آجر و ساروج بالا آمده است. آجرها ابعاد 5 * 26 *46  سانتيمتر دارند. يادگارهاي از دوره ي ساسانيان. در دل اين ديوار سه ناي سفالي به قطر 18 و 14 سانتيمتر قرار داده شده اند.
 فاصله ي  هر ناي از ناي پايين تر از خود حدود يك متر است. البته ناي سوم در زير لاي و رسوب گم شده است. و براي آب بند از دو قفل بالايي استفاده مي شود.
در شانه ي چپ آب بند حفره اي در ارتفاع دو متري و نزديك به سقف ايجاد شده كه راه ارتباطي ميان مخزن آب بند و كوره ي كاريز است (در بسياري از كاريزها راهي كه دو سوي آب بند را به هم متصل كند وجود ندارد. براي بستن آب بند بايد از چاه بالادست وارد شوند و براي باز كردن آن از چاه پايين دست .) در زير حفره بر روي ديواره ي كوره جا پا كنده شده است. بايد دستهايت را بر  لبه ي حفره بگيري. پا در جاپاها بگذاري و خودت را بالابكشي به اتاقكي مي رسي كه محل گذاشتن چوبهاي درون قفل ها يا گل بند ( gale band)  است. انتهاي ديگر اين اتاقك به درون مخزن آب بند راه دارد.
تا زماني كه قفل پايين آب بند باز نشده است امكان ورود به داخل مخزن وجود ندارد. درون مخزن نيز هزار تويي پيج در پيچ است. كوره هايي كه در چپ و راست كوره ي اصلي ايجاد شده اند. اين كوره ها يا نوبرها هر كدام داراي نامي هستند.كه عبارتند از :
-    نو بر قلعه كوه
-     نو بر لاخ
-     نوبر دره بند شاهيگ
-     نو بر پوزه ي اول
راه پر از پيچ و خم در درون مخزن بالاخره به فضاي بازتري مي رسد. تخته سنگي بزرگ راه پيشروي را بسته است. اطراف تخته سنگ را خالي كرده اند. آب از اطراف تخته سنگ مي جوشد.
هر سال در ابتداي چله ي بزرگ زماني كه ديگر آب مورد استفاده نيست قفل هاي آب بند را
مي بندند. نحوه ي بستن قفل ها به اين ترتيب است كه چوب هاي تراشيده شده ي عناب يا سنجد را كهنه پيچ مي كنند و در درون ناي هاي سفالي قرار داده و آنها را محكم مي كنند. آب پس مي زند و به مرور در درون هزار توي مخزن بالا و بالاتر مي آيد. مي گويند دو هفته اي كه از بستن قفل ها
مي گذرد. آب از لابه لاي سنگ هاي چيده شده در نوبر خرابه شروع به جوشش مي كند.
مي گويند نو بر خرابه تا پوزه ي كوه و تا دل سنگها امتداد يافته. اين نوبر در واقع زه كش مخزن است و فرار آب از مخزن را مستقيما به درون كاريز هدايت مي كند. نوبر خرابه حدود 30 متر پايين تر از محل آب بند واقع شده است.

 

گردش آب يا تقويم آبياری

 

مدار يا گردش آب در كاريز شاهيگ بر 15 است.همان طور كه پيش تر از اين گفته شد در اول چله ي بزرگ قفل هاي آب بند كاريز بسته مي شوند.
باز كردن قفل بالا در اواسط يا اواخر چله ي كوچك انجام مي گيرد. متغيير بودن اين زمان به خوبي يا بدي سال نگاه مي كند زمان بازكردن اولين قفل  ابتداي سال زراعي است . معمولا در بهمن ماه و پيش از بازكردن قفل ها بايد جايگاه هر شبانه روز در مدار مشخص شود. بنابراين آب در بهمن ماه بيجه مي خورد. مراسم بيجه انداختن يا بيجه خوردن به ترتيب زير انجام مي گيرد. هر شبانه روز فردي را به عنوان مادر جمع يا سالار انتخاب مي كند. (معمولا سالار كسي است كه بيش از بقيه آب دارد و در ميان صاحبان آب مورد اعتماد است). سالارها درمحل خاصي جمع مي شوند و مراسم تير بيجه يا بيجه بخش انجام مي گيرد. در گذشته هر سالار علامت يا نشانه اي خاص خود را داشت. پانزده كپه ي خاك درست مي كردند و هر كدام از علامتها را در زير يك كپه ي خاك قرار مي دادند.
در مرحله ي بعد كسي كه در اين مسئله ذي نفع نبود و موقع گذاشتن علامت ها در زير خاك حضور نداشت به جلسه مي آوردند. يك نفر با صداي بلند اعلام مي كرد اول مدار, فرد دست روي يك كپه خاك مي گذاشت. علامت هر سالار كه از زير كپه خاك بيرون مي آمد او اول مدار بود و به همين ترتيب جايگاه بقيه سالارها نيز در مدار مشخص مي گرديد.
سال زراعي معمولا بر حسب نوع كشت به سفيد بر يا زينه و سبز بر يا ولگار تقسيم مي شود.
معمولا سال زراعي در اراضي پاي آب كاريز شاهيگ از اول اسفند با كشت سفيد بر آغاز و تا 90 روز بعد از عيد تداوم مي يابد.
نود روز بعد از نوروز كشت سفيد بر ديگر نيازي به آبياري ندارد و آب به كشت سبز بر مي رود. به مدت سه ماه يعني تا روز اول مهر ماه آب صرف آبياري كشت سبز بر يا ولگار مي شود.
در اول مهر ماه آب از كشت سبز بر قطع و دوباره به كشت سفيد بر برده مي شود. اصلي ترين محصولي كه در اين دوره نياز به آبياري دارد كشت زعفران است. سطح وسيعي از اراضي پاي آب به كشت زعفران اختصاص پيدا كرده و براي آبياري همه ي اين اراضي نيازمند به افزايش دبي كاريز هستند. براي افزايش دبي قفل دوم آب بند در اول مهر باز مي شود. با باز شدن قفل, آب با حجمي افزون بر حالت عادي جريان يافته و كشاورزان به راحتي مي توانند تمامي اراضي زير كشت زعفران خود را آبياري كنند. باز كردن قفل دوم آب بند كاريز به معني آن نيست كه گل بند كاملا از مجرا خارج شود. بلكه گل بند را به گونه اي در درون مجرا تنظيم مي كنند كه آب همواره با حجم معيني خارج شود. مسئول قفل هر چند روز يك بار به قفل مراجعه و خروج آب را تنظيم مي كند.

 

واحد اندازه گيری زمان :

 

واحد اندازه گيري يا سنجش زمان در گذشته بل بوده است (بل در اصطلاح محلي همان فنجان است يا ظرفي از جنس مس و يا برنج كه آنرا بر سطح آب مي گذارند. آب از سوراخ كف بل به داخل بل نفوذ كرده و پس از پر شدن بل به درون آب تاس سقوط مي كند.) هر بل به لحاظ زماني برابر 22.5 دقيقه است. زمان اين بل باتوجه به بل هاي موجود در سطح منطقه ي قاين و بيرجند كه زماني بين 3 تا 12 دقيقه دارند از همه بزرگتر بوده و بيشتر شبيه به خمه يا خابيه رايج در منطقه ي نهبندان است
( و اين شايد يكي از دلايل قدمت و ديرينگي كاريز شاهيگ باشد. نسبت دادن حفر كاريز به طاهر آب شناس نيز تاييد ديگري بر اين قدمت است).
همان طور كه پيش تر از اين گفته شده هر مدار متشكل از پانزده شبانه روز است هر شبانه روز مساوي با دو تاقه
هر تاقه برابر با دو نيم ره
هر نيم ره معادل 15.5 بل
هر بل مساوي 6 سرگ
هر سرگ برابر با سه دقيقه و 45 ثانيه است.

 

نظام حاكم بر توزيع آب

 

اين نظام داراي سلسله مراتبي خاص بوده و دست اندركاران توزيع آب هر كدام داراي جايگاه و مرتبه اي خاص بوده و وظايفي تعريف شده را بر عهده داشته اند. البته بايد توجه داشت كه در چند دهه ي اخير پاره اي از مشاغل يا مسئوليت ها از مجموعه حذف و گاها نقشي تشريفاتي پيدا
 كرده اند.


ميراب


ميراب كه حساب و كتاب سهم آب هر مالك را در اختيار داشته و مسئول اجراي دقيق آب نامه يا طومار آبياري است.
ميراب معمولا از ميان افراد سرشناس انتخاب شده و مورد اعتماد همه ي صاحبان آب است. وي اشراف كامل بر كل نظام تقسيم آب دارد. تك تك اعضاء را مي شناسد و نسبت به سهم هر كدام اطلاع دقيق دارد. تمامي تغييرات احتمالي اعم از خريد و فروش و. . . قبل از همه به اطلاع او
 مي رسد و در جريان همه ي امور قرار دارد.
در ابتداي هر سال زراعي و پيش از باز كردن قفل ها هر سالار بايد ابواب جمعي خود را مشخص كند و يا به تعبيري ديگر مالكان آب در هر شبانه روز يك نفر را به نمايندگي از طرف جمع به عنوان سالار به ميراب معرفي مي كنند. ميراب جلسه اي را تشكيل داده و پانزده سالار به نمايندگي از طرف پانزده شبانه روز در آن شركت كرده و يا تير بيجه جايگاه هر سالار در مدار مشخص مي گردد. پس از مشخص شدن جايگاه هر سالار. ميراب موظف است كه جايگاه هر سالار و ابواب جمعي او را در دفتري ثبت و به تاييد سالارها برساند. اين دفتر در نزد ميراب باقي مي ماند. براي حل و فصل اختلافات احتمالي.


كيال:


كيال كسي است كه در گذشته, زمان را پيمانه مي كرد و آب را در سر مزرعه تحويل صاحب آب مي داد. در كاريز شاهيگ كيال همان سالار بود و يا فرد ديگري كه توسط سالار و به صلاحديد ديگر مالكان انتخاب مي شد. در وضع موجود پيمانه كردن زمان به كلي فراموش شده و سالار تقسيم آب را براساس ساعت انجام ميدهد.


سالار :


سالار نماينده يك شبانه روز آب است و اين نمايندگي را  به يكي از سه صورت زير كسب كرده است .
-     مالك يك شبانه روز آب است .
-     خرده مالك است و كمبود آن تا يك شبانه روز را اجاره كرده است.
-     خرده مالك است و خرده مالكان ديگر او را به عنوان نماينده خود به ميراب معرفي كرده اند.


پاكار :


پاكار در واقع رابط ميان ميراب و سالارها بوده است. در وضع موجود با كمرنگ شدن نقش ميراب . نقش پاكار به كلي از ميان رفته است.

 
مراسم آئيني كاريز

 

كاريز شاهيگ داراي مراسم آئيني خاصي است كه پاره اي از آنها در هر سال زراعي به اجرا در مي آيد و پاره اي ديگر خاص زمان و موقعيتي ويژه است.


الف : مراسم جوي روبي


در پايان هر سال زراعي و پس از بستن قفل آب بند در اول چله ي بزرگ, مراسم جوي روبي به مدت پنج روز انجام مي گيرد.
كاريز شاهيگ داراي پنج شاه جوي است. پس از بستن قفل ها از هر شبانه روز 2 نفر مي آيند و در هر روز يك شاه جوي لايروبي مي شود.


ب : لايروبي كاريز


هر هفت سال يك بار از مظهر كاريز تا مادر چاه لايروبي مي شود. اين كار به سرپرستي استاد مقني كه در اصطلاح محلي چاخو ناميده مي شود, انجام مي گيرد.
در اين حال از هر شبانه روز يك نفر مي آيد. اين پانزده نفر زير نظر استاد مقني كار لايروبي كاريز را ظرف 5 تا 6 روز به پايان مي رسانند.


ج : قرباني كردن


هر سال در ميانه ي چله ي كوچك و به وقت باز كردن قفل بالاي آب بند, در مظهر كاريز گوسفندي را در جلوي پاي آب قرباني مي كنند.


د : روضه خواني


مسجدي در نزديكي مظهر كاريز وجود دارد. در سالهاي كم باران و بي باران كه آب كاريز كم مي شود. در اين مسجد مراسم روضه خواني بر پا مي كنند. آش يا حليم نذري مي پزند و ميان مردم قسمت مي كنند.

 

مظهر کاریز شاهیگ، در گذشته شکل و شمایل مظهر کاریز این گونه بود و امروز تغییر کرده است.

 

یکی از میله چاه های کاریز که واریز کرده، همین میله چاه محل ورود به کوره ی کاریز است

 

درون کوره ی کاریز، در محلی که مرد ایستاده کوره می پیچد.

 

مرد در کنار یک نوبر خرابه ایستاده است، نوبرهای خرابه را سنگچین می کنند.

 

درون کوره ی کاریز، کاریز شاهیک پر از پیچ و خم است.

 

محل آب بند کاریز، آب از بالاترین مجرا در حال خروج است

 

نمایی دیگر از آب بند کاریز

 

دید از درون حفره ای کهپای آب بند را به سرآب وصل می کند، راه ورود به مخزن آب بند

 

نقشه شهر قاین و کاریز شاهیگ

 

دی ان ان فارسی , مرجع دات نت نیوک فارسی
دی ان ان