در جنوب استان فارس و شمال شهرستان لار، بازمانده های افسانه ای ترین قلعه ایران وجود دارد. قلعه مخروبه ای به نام «اژدهاپیکر» که نام آن در کتاب های تاریخی با افسانه های جن و پری همراه می شود و در باور مردم محلی، با صفت هایی مثل مخوف و بلعنده و مرگ آور آورده می شود!
چنانچه گفته می شود: این قلعه تا یک قرن پیش کارکرد مسكونی داشته، اما این روزها جز یک چاه پرآوازه و چند دیوار خشت و گلی چیز زیادی از آن بر جای نمانده است.
قلعه اژدهاپیکر با نارین قلعه، تنها به اندازه چند تپه کوتاه و یک دره تنگ فاصله دارد. دره ای که ظاهرا در گذشته مسیر رودخانه ای فصلی به نام وروند بوده است که این روزها دیگر از آن خبری نیست.
بر روی تپه ای که قلعه اژدهاپیکر بر آن قرار دارد، چاهی وجود دارد که در دل سنگ حفر شده و به دولاب معروف است. چاهی که سرچشمه داستان ها و شایعات و افسانه هایی است .
قدیمی ترین این روایت ها به کتاب تحفةالغرائب، از نوشتههای عصر صفویه باز می گردد، در این کتاب آمده است: «از قله کوه تا به قعر آن، در سنگ تراشیدهاند. گویند: در آن چاه گنجی عظیم و ماری موکل است و کسان به طلب آن گنج بسیار رفتهاند و کشته شدهاند. گویند در زمان شاه عباس ثانی، حاکم لار، سیدی را در آن چاه فرستاد، بعد از مدتی مدید او را بیرون آوردند. نقل کرده که چون داخل چاه شدم چندین هزار شمشیر دیدم که در اندرون چاه از چپ و راست بر یکدیگر میخورد. چون من دعا و قرآن همراه داشتم شنیدم که شخصی میگفت کار به وی مدارید که کلام الله با وی است.
از آن جا گذشتم و قدری راه که به ته چاه رفتم باز چندین هزار تیر میانداختند، به وسیله قرآن و دعا از آن جا گذشتم و به ته چاه رسیدم. بعد از زمانی تختی دیدم و مردی در بالای آن نشسته نورانی و ریش سفید، سلام دادم.
جواب داد و گفت: به «عوض بیگ» بگو که از ما چه میخواهی، آقای تو عباس از این مال بهره ندارد، الا دسته خنجری و یک اشرفی. خنجر را داد که به «عباس» بده، اشرفی را داد که به «عوض بیگ» بده. قدری خاک به من داد و گفت: ببین.
و چون نظر کردم چهار خیابان عظیم دیدم در این چاه. دو خیابان تا چشم کار میکرد ظروف و اوانی طلا و نقره بود و زر و جواهر بسیار خروار خروار بر هم ریخته و در خیابان دیگر سپاهی مکمل ایستاده بودند. گفت: این مال و سپاه از قائم آل محمد است. برو بگو که تا سرچاه را بپوشند و به حال خود باشد که ضرر به او میرسد.»
بررسی های باستان شناسی در قلعه اژدهاپیکر نشان می دهد که قدمت این قلعه به دوره ساسانیان میرسد. در آن زمان استحکامات و تأسیسات داخلی این قلعه آنقدر محکم و استوار بودهاست که در قدیم آن را طلسم کیانی مینامیدهاند.