کاریز بلده
پژوهش از: حمیدرضا خزاعی
کاریزهای فردوس :
در سطح شهرستان فردوس سه كاريز خدابندي, نخ شور و سعد آباد داراي آب بند بوده اند. دو كاريز خدابندي و نخ شور خشك شده اند اما كاريز سعد آباد هنوز جاري است. كاريز سعد آباد يكي از طولاني ترين كاريزهاي موجود در سطح شهرستان فردوس است. مشخصات اين كاريز بر پايه ي اطلاعات موجود در اداره ي كشاورزي عبارتند از طول كاريز حدود 18 كيلومتر, عمق مادر چاه 90 متر, تعداد ميله ها 150 حلقه, كيفيت آب لب شور.
مادر چاه اين كاريز در زير ماركوه سُرند واقع شده و حفر آن را به داماد طاهر اوشناس نسبت مي دهند. مي گويند در ده پشت مانده به مادر چاه اين كاريز بر سقف كوره با نيش كلنگ عدد 632 كنده شده است. آب بند كاريز در 8 كيلومتري از مظهر ان واقع شده و از اين آب بند فقط در مواقع لايروبي كاريز استفاده مي كنند. مصالح به كار گرفته شده در اين آب بند سنگ و ساروج است.
يكي ديگر از كاريزهاي قديمي فردوس در روستاي برون واقع شده. اين كاريز داراي هفت رشته است كه در وضع موجود چهار رشته آن باز و نيمه باز است و سه رشته ي ديگر به كلي مسدود است.
رشته ي اصلي انار ستانك – اين رشته داراي يك رشته ي فرعي نيز هست و در سال هاي اخير (1379) هر دو رشته آن نوسازي شده و حدود دو كيلومتر از مسير آن ناي گذاري شده است .
رشته ي اصلي تل آوا اين رشته نيز داراي يك رشته فرعي بوده و هر دو رشته در وضع موجود مسدود هستند.
رشته كلاته حاجي كربلايي علي اين رشته نيز مسدود است.
رشته ي خانيك. اين رشته نيمه مسدود است.
رشته نوق , اين رشته نيز نيمه مسدود است.
مي گويند كاريز برون در گذشته آنقدر آب داشته است كه در روز آب آنرا در برون مي گرفته اند و در اول شب آب كاريز را وارد آب دالاني مي كرده اند, اين آب در تمام طول شب در آب دالان مي رفته است و صبح در پشت حوض زينب بيگم از مظهر آب دالان خارج مي شده است. و در آنجا آب را به استفاده كشاورزي مي رسانده اند. حوض زينب بيگم در 6 كيلومتري فردوس قديم قرار داشته و مي گويند تمام مسير آب دالان ناي بندي بوده است. در وضع موجود از اين آب دالان هيچ اثري بر جاي نمانده است.
کاریز بلده ي فردوس
كاريز يا كاريزهاي بلده در واقع شاه رگ حياتي روستاي باغستان و شهرهاي اسلاميه و فردوس است. آب بلده از تركيب 16 كاريز وتعداد زيادي چشمه پديد مي آيد. مي گويند در فصل بهار و سال هاي ترسالي 72 چشمه در مسير كوهپايه اي كاريز پديد مي آيد و آبي عظيم در نهرها به جريان مي افتد .
عمر اين كاريز احتمالا برابر با عمر شهرتون ( فردوس ) است و حتي بايد عمري افزون بر شهر داشته باشد . چيزي كه مشخص است اين آب در ابتدا آب چشمه بوده و سپس براي افزايش حجم آن اقدام به حفر كاريزها كرده اند. در دوره ي صفويه و زمان شاه عباس يك تاقه از اين آب يا 450 فنجان وقف حوض انبارهای شهر مي شود.
آب بلده در « بخش آب » بالادست باغستان به دو بخش مساوي تقسيم و هر بخش در يك نهر بزرگ به جريان در مي آيد. در بهار كه حجم آب افزايش پيدا مي كند و دو نهر گنجايش پذيرش آن همه آب را ندارند. سرريز آب وارد نهر سوم مي شود.
اين نهر پس از عبور از باغستان و كم شدن نسبي حجم آب نهرها ، به دو نهر اوليه مي پيوندد و بطرف اسلاميه و فردوس جريان پيدا مي كند .
همان طور كه پيش از اين گفته شد، آب بلده توسط شانزده كاريز داير تامين مي گردد . البته چند كاريز باير نيز وجود دارد كه اقدامي در جهت مرمت و داير شدن آن ها انجام نشده است .
مشخصات كاريزها
سرشاخه هاي آب بلده از دو دره ي جدا از هم به نام هاي تگ سربيشه و تنگل شش تو سر چشمه گرفته و در محلي به نام آغال كفتر اين دو جريان به هم مي رسند و تشكيل نهر واحدي را مي دهند. اين نهر به سمت باغستان جريان مي يابد و در طول مسير چند كاريز ديگر نيز به آن پيوسته و مي آيد تا به سر بخش آب برسد.
كاريزهاي تگ سربيشه
1- كاريز تگ سربيشه :
اين كاريز در سر شاخه ي دره تگ سربيشه قرار دارد. اما در وضع موجود باير است .
2- كاريز شغال :
طول اين كاريز حدود 800 متر و عمق مادر چاه آن 12 متر است. دبي اين كاريز حدود 15 ليتر بر ثانيه بوده است .
3- كاريز بغلي ماهي :
اين كاريز حدود 200 متر طول , مادر چاه آن 12 متر عمق و دبي آن 25 ليتر در ثانيه است . محل ظهور آب اين كاريز استراحت گاهي است براي مسافراني كه در جاده قديم گناباد به فردوس در حركتند . مظهر كاريز را مسافران با نام چشمه ماهي مي شناسند. آب كاريز پس از طي حدود 300 متر وارد مادر چاه كاريز قنداب مي شود .
4- كاريزقنداب :
طول اين كاريز حدود 150 متر, عمق مادر چاه آن 6 متر و دبي ان حدود 25 ليتر برثانيه است.
5- كاريز نوي (navi) :
طول اين كاريز حدود 800 متر و مادر چاه آن عمقي نزديك به 12 متر دارد.دبي آن نيز 15 ليتر بر ثانيه است .
كاريزهاي تنگل شش تو
1- كاريز كلاته :
در برابر كلاته ي حاجي ابراهيم, كاريز كور شده اي قرار دارد كه مربوط به آب بلده است.
2- كاريز شش تو
اين كاريز يكي از كاريزهاي پر آب بلده است. طول آن حدود 1.5 كيلومتر, عمق مادر چاه آن 30 متر و دبي آن بطور متوسط 45 ليتر بر ثانيه است.
آب اين كاريز در محلي به نام آغال كفتر به نهري كه از دره ي تگ سر بيشه مي آيد پيوسته و در نهر واحدي به سمت باغستان جريان پيدا مي كند. از محل آغال كفتر تا نرسيده به بخش آب, يازده كاريز ديگر نيز به اين مجموعه مي پيوندند. اين كاريزها به ترتيب از آغال كفتر به پايين عبارتند از :
1- كاريز نو :
طول اين كاريز حدود 2 كيلومتر و عمق مادر چاه آن نزديك به 45 متر است دبي اين كاريز نامشخص است .
2- كاريز حاجي عبدا…:
طول اين كاريز حدود 5/3 كيلومتر . عمق مادر چاه آن 60 متر و دبي آن 45 ليتر بر ثانيه است.
3- كاريز ديوانه :
طول اين كاريز حدود 3 كيلومتر. عمق مادر چاه 65 متر و دبي آن حدود 60 ليتر بر ثانيه است. اين كاريز در واقع پر آب ترين كاريز مجموعه كاريزهاي بلده است.
4- كاريز گلابي :
طول كاريز حدود 300 متر , عمق مادر چاه 40 متر و دبي آن 25 ليتر بر ثانيه است .
5- كاريز گرم :
اين كاريز و كاريز بوره با 3.5 كيلومتر طول در واقع طولاني ترين كاريزهاي مجموعه كاريزهاي بلده هستند. عمق مادر چاه اين كاريز 45 متر و دبي آن 30 ليتر بر ثانيه است.
6- كاريز مجرا :
طول كاريز حدود 2.5 كيلومتر. عمق مادر چاه 45 متر و دبي آن نزديك به 25 ليتر بر ثانيه است .
7 و 8 و 9 – كاريز ميرزا علي و دو كاريز بي نام :
هر سه كاريز باير هستند و در حد فاصل كاريز مجرا يا كاريز اسپي قرار دارند.
10- كاريز اسپي :
طول اين كاريز حدود 500 متر, عمق مادر چاه 25 متر و دبي آن نامشخص است.
11- كاريز بوره :
اين كاريز نيز يكي از طولاني ترين كاريزهاي بلده است. طول آن 3.5 كيلومتر . عمق مادر چاه آن45 متر و پانزده ليتر بر ثانيه دبي دارد.
12- كاريز كال گوبيلي
طول كاريز حدود 1.5 كيلومتر, عمق مادر چاه 30 متر و دبي آن 30 ليتر بر ثانيه است.
13- كاريز . . .
اين كاريز نام مشخصي ندارد و در سالهاي اخير مرمت و بازسازي شده است.
14- كاريز زني :
طول كاريز حدود 1.3 كيلومتر, عمق مادر چاه 9 متر و دبي آن 45 ليتر بر ثانيه است.
نظام حاكم بر توزيع آب بلده
يكي از كارآمدترين نظام هاي توزيع آب است. نظمي است كه درگذشته هاي دور شكل گرفته و در طي تاريخ صيقل خورده و امروز همچون گوهري درخشان در برابر ما قرار دارد. در اين بخش از گزارش تلاش مي شود تا از زواياي مختلف به آن نگاه و نقاط قوت و ضعف آن بر جسته گردد.
گردش آب يا تقويم آبياري
مدار يا گردش آب بلده در اصل بر 16 بوده است و مشخص نيست كه از چه زمان و چه دوره اي اين مدار از 16 به 8 تغيير كرده است. دلايل تغيير مشخص است. آب بلده پس از كل شدن در بخش آب بالادست باغستان به دو قسمت مساوي تقسيم مي شود و هر بخش در يك نهر به جريان در مي آيد. صاحبان آب احتمالا به اين توافق دست يافته اند كه اراضي هر مالك در آبخور هر نهر قرار داشته باشد, همه ي سهم آب خود را از همان نهر دريافت كند. و هر نهر چون حامل نيمي از كل آب است, بنابراين به لحاظ زماني سهم هر فرد دو برابر مي گردد و به اين ترتيب مدار از 16 به 8 عوض شده است. يا به تعبيري ديگر هر مالك كل سهميه آب خود را در دو نوبت يعني دو نوبت 8 روزه دريافت مي كند.
سال زراعي در اراضي پاي آب بلده بر حسب نوع كشت به دو قسمت يا دو فصل زراعي تقسيم مي شود. « سفيد بر » كه در اصلاح محلي به آن « زين » (Zin) گفته مي شود و « سبز بر » كه در اصطلاح محلي آنرا « ولگار » ( volgar) مي خوانند .
زين (سفيد بر)
كشت زين با تخصيص آب در روز 4 مهر ماه هر سال به آن آغاز مي گردد. و پايان آن صبح روز اول تير ماه است. يعني سه فصل پاييز, زمستان و بهار به كشت زين اختصاص دارد. در طي اين نه ماه آب به زين مي رود, البته در طي اين مدت, 6 مدار كامل سهميه ي آب براي ولگار تعيين كه جايگاه اين شش مدار در ماه هاي آذر , بهمن , فروردين و خرداد قرار مي گيرد.
ولگار (سبز بر)
آب تخصيص يافته به ولگار يا سبز بر از اول تير ماه آغاز و در پايان شبانه روز سوم مهر ماه به پايان مي رسد . در طي اين سه ماه بدون هيچ انقطاعي آب به ولگار مي رود. نكته ي مهم ديگري كه بايد در همين جا به آن اشاره شود اين است كه در طي سه دهه ي گذشته كشت ولگار موجود در آبخور دو نهر فقط باغ بوده است و كسي حق شرب آب براي گياهي غير از درخت را نداشته است . در طي اين مدت 96 روز بايد 12 مدار يا دوازده نوبت آب به هر باغ تحويل داده شود اما به دليل وجود باغهاي فراواني كه در سال يا سال هاي پس از زلزله شكل گرفته اند. و كسي حق ندارد هيچ باغي را از دور آبياري خارج كند . طول مدار افزايش يافته و 8 روز به 14 روز رسيده است يعني 12 مدار 8 روزه به 7 مدار 14 روزه (7/13 روز) تبديل شده است. در اينجا ذكر اين نكته ضروري به نظر مي رسد كه در دوره ي ولگار مالكيت آب حقي براي مالك آب ايجاد نمي كند. بلكه اين حق را داشتن باغ تعيين مي كند. به تعبيري ديگر ممكن است فردي مالك باغي مي باشد اما فاقد مالكيت آب باشد. همين مالكيت باغ براي او حقي را ايجاد كرده كه بر پايه ي آن حق, بايد باغ او آبياري گردد و يا بر عكس ممكن است فردي مالك آب باشد اما چون باغي ندارد, نمي تواند آبي دريافت كند. البته آب ارزش گذاري, مي شود و بر پايه ي اين ارزش گذاري پول آب شرب شده را از باغدار گرفته و به صاحب آب پرداخت مي كنند. ريشه و پايه ي پديد آمدن چنين نظمي در ولگار به سال 1347 يعني سال زلزله ي فردوس باز مي گردد. در آن سال خيلي از ساكنان منطقه روي در نقاب خاك كشيدند. در آن سال پاره اي از ساكنان كه جان به سلامت برده بودند براي آنكه آب به هرز نرود اقدام به ايجاد باغ كردند بي آنكه مالك آب باشند. چند سال بعد كه جامعه به خود آمد و زندگي روال عادي خود را پيدا كرد باغ هايي پديد آمده بود كه صاحبان آن حق آبه نداشتند و قرار بر اين گذاشته شد كه در سال زلزله هر كس هر چقدر آب در ولگار برده است. اين بردگي مبنا قرار گيرد براي سال هاي آينده. و به اين ترتيب براي صاحبان باغ حقي ايجاد شد. اين حق تا زماني برقرار است كه درختان آن باغ سبز باشند. با خشك شدن درختان اين حق از او برداشته شده و به صاحب اصلي آب برگردانده خواهد شد.
مي گويند انتخاب اين شيوه و بحث در پيرامون آن از سال 1330 آغاز شده بود. يعني بخشي از مردم اعتقاد داشتند كه آب در تابستان فقط بايد به باغ ها اختصاص داشته و كسي حق كاشت سبز بر نداشته باشد كه زمينه ي ذهني آن توسعه باغ بود . تا اينكه در سال 1347 زلزله اي عظيم به وقوع پيوست و حرفها از قوه به فعل در آمدند و در سال هاي بعد از زلزله زمینه ی ذهنی توسعه ی باغ ها بعنوان يك قاعده و قانون پذيرفته شدند .
سهميه ي آب ولگار همان طور كه در بخش مربوط به زين به آن اشاره شد فقط محدود به سه ماه تابستان نيست. در دل 9 ماه زين , 6 مدار به ولگار اختصاص دارد. و جايگاه اين 6 مدار به دقت مشخص شده است.
از 16 آذر تا اول دي دو مدار آب به ولگار اختصاص مي يابد. از 12 بهمن تا 27 بهمن, دو مدار خاص ولگار است كه مدار دوم آن به نام مدار بيل ساب شناخته مي شود. مدار بيل ساب در گذشته در اختيار سالارها بود و صاحبان آب در آن حقي نداشتند. در وضع موجود اين مدار در مالكيت دفتر آبياري است و به باغدارها فروخته مي شود.
از اول تا هشتم نوروز نيز آب به ولگار مي رود. اين مدار به مدار كول معروف است. در اين مدار باغها آبياري و پاي درختان بيل زده مي شود .
در ماه خرداد نيز دو نيم مدار آب به ولگار اختصاص پيدا مي كند. نيم مدار اول از 4 خرداد آغاز و تا 7 خرداد تداوم مي يابد . نيم مدار دوم نيز از 16 خرداد تا 19 خرداد ادامه دارد.
واحد اندازه گيري زمان :
اصلي ترين واحد سنجش زمان از گذشته هاي بسيار دور فنجان بوده است. زمان هر فنجان برابر با 3 دقيقه است و در عرف محل هر شبانه روز 450 فنجان است (اگر 24 ساعت شبانه روز را به دقيقه تبديل و آنرا بر زمان 3 دقيقه اي هر فنجان تقسيم كنيم عدد 480 فنجان به دست مي آيد. اختلاف ميان 480 و 450 در واقع زمان مرده اي است كه بعنوان ره آب "زماني كه آب در راه است . طي كردن فاصله ميان دو دريچه" و زمان مرده ي ميان دو فنجان "هر بار كه فنجان پر از آب مي شود و به ته ديگ سقوط مي كند. كيال بايد آنرا به صورت وارونه از داخل آب خارج و دوباره بر سطح آب قرار دهد") شناخته شود.
از آنجا كه آب در دو نهر جريان دارد و زمان در هر نهر به صورت مستقل مورد سنجش قرار مي گيرد بنابراين در هر شبانه روز 900 فنجان آب در هر دو نهر جريان دارد.
حال مي توان گفت در هر مدار آبي 8 شبانه روز و در هر شبانه روز دو تاقه ودر هر تاقه 225 فنجان آب وجود دارد.
نظام حاكم بر توزيع آب
در نظام حاكم بر توزيع آب بلده سلسله مراتب خاصي وجود دارد و افراد هر كدام داراي جايگاه و مرتبه اي خاص هستند و وظايف تعريف شده اي را بر عهده دارند .
شوراي كشاورزي
اين شورا مركب از هفت نماينده است كه توسط مالكان آب انتخاب مي شوند. وظيفه ي اين شورا مشخص كردن سياست ها و نظارت بر كار تقسيم آب است .
مولف
مولف در واقع همان ميراب است كه حساب و كتاب سهم آب هر مالك را در اختيار دارد و مسئول اجراي دقيق آب نامه يا طومار آبياري است. وي از ميان افراد سرشناس و مورد اعتماد صاحبان آب انتخاب مي گردد.
حقوق مولف از طريق دو فنجان آبي تامين مي شود كه از سالار در هر تاقه دريافت مي گردد. بنابراين حق و حقوق مولف درهر مدار و در هر دو نهر 64 فنجان آب است.
حسابدار
حسابدار كسي است كه زير نظر مولف كار مي كند و بايد حساب 7200 فنجان آب هر مدار را براساس گزارش كيال ها در دفاتر ثبت و دقيقا مشخص كند كه هر يك از صاحبان آب در هر مدار چقدر آب دريافت كرده و چه ميزان طلبكار يا بدهكار شده است.
حساب و كتاب باغداراني كه فاقد مالكيت آب هستند اما براساس تصميم گيري شوراي ريش سفيدان در سال 1347 به دليل داشتن باغ صاحب حق آبه گرديده اند نيز به دقت مشخص مي شود.
معمولا در پايان هر سال زراعي سهميه آب هر مالك به دقت حساب و كتاب مي شود و مشخص ميكنند كه هر مالك در طول سال چقدر آب شرب كرده . چقدر بدهكار يا طلب كار است. سپس براي آنكه نه به خريدار و نه به فروشنده ظلمي نشود. آب 5 مدار به 5 مدار از يكديگر تفكيك شده و قيمت گذاري مي شود. و پول آب شرب شده از خريدار آب دريافت و به فروشنده آب تحويل داده شده مي شود.
حسابدار بايد از كليه نقل و انتقالات وتغييرات طومار آبياري مطلع باشد. در وضع موجود حقوق حسابدار 66 هزار تومان در ماه است.
كيال
كيال كسي است كه زمان را پيمانه مي كند و در سر مزرعه يا باغ آب را تحويل صاحب آب مي دهد. كيال ها براي سه ماه ولگار به استخدام در مي آيند. تعداد آنها 6 نفر است. روي هر نهر 3 نفر كار مي كنند. دو نفر آن ها كيال و نفر سوم جويبان است. اين سه نفر زمان را به گونه اي ميان خود قسمت مي كنند كه همواره دو نفر از آنها بر سر آب حاضر و نفر سوم در حال استراحت باشد .
وظيفه ي اين گروه فقط آبياري باغ هاست. باغ ها را به رديف و از بالا آبياري مي كنند تا به آخرين باغ برسند . آب دريافتي هر باغ را به دقت ثبت كرده و اين اطلاعات را به حسابدار منتقل مي كنند. اين افراد در تمام دوره ي ولگار بصورت شبانه روزي در اختيار دفتر بلده هستند و خرج آن ها توسط دفتر تامين مي گردد . دستمزد هر يك از اين افراد در طول سه ماهه ولگار بين 130 تا 150 هزار تومان است كه اين دستمزد توسط دفتر آب بلده تامين مي گردد.
جويبان :
جويبان كسي است كه مسئول محافظت از نهرهاست. در وضع موجود آب بلده داراي سه جويبان است كه دو نفر از آنها به كيال ها كمك مي كنند و وظيفه ي باز كردن و بستن دريچه ها را به عهده دارند نفر سوم وظيفه دارد كه در مسيرهاي مختلف آب حركت كرده و مواظب باشد كه نهر در جايي دچار خرابي يا شكستگي نگردد. جويبانها كارگران ساده و فاقد تخصص هستند و دستمزد آنها اندكي كمتر از كيال هاست.
تيره گر
تيره گر كسي است كه در تابستان و در فصل گرما وظيفه دارد كه آب را تيره كند. آب كاريز شش تو را از محلي كلوخي به نام لاخ (lax) عبور مي دهند. تيره گران در اين محل آب را گل آلود مي كنند. به اين ترتيب كه آب را از پاي ديواره هاي مرتفع كلوخي عبور داده. سپس با بيل شروع به خراب كردن ديواره مي كنند. آواري از كلوخ در درون آب فرو مي ريزد و با بر هم زدن آن آب به شدت تيره يا گل آلود مي شود. آب تيره شده پس از طي مسيري به نهر اصلي پيوسته و كل آب را تيره مي كند.
در گذشته دو تيره گر بودند كه به صورت نوبتي آب را تيره مي كردند. دستمزد هر كدام از تيره گرها در طول سال دو خروار (400 كيلو) گندم بود. منبع تامين دستمزد تيره گرها و جويبان ها به گونه ي زير فراهم مي آمد. در گذشته سالارها از صاحبان آب به ازاء هر سه فنجان آب, دو من گندم مي گرفتند كه براي هزينه ي تامين جوي و دستمزد تيره گرها و جويبان بود. سر جمع گندمهاي دريافتي 48 خروار مي شد. هفت خروار آنرا به دو تيره گر و جويبان و دشتبان مي داندند بخشي نيز صرف تعمير و تامين نهر مي شد و باقيمانده را نيز ميان صاحبان تاقه كه به صاحب تاقه معروف بودند تقسيم مي كردند. در وضع موجود به جاي گندم پول دريافت مي شود و از هر فنجان آب صد تومان پول گرفته مي شود. پولي كه به اين طريق جمع آوري مي گردد حتي تكاپوي حقوق تنها تيره گر بلده نيز نمي شود.
آب کاریز شش تو در این محل تیره و سپس به جریان اصلی می پیوندد
برزگر
در طي دوره ي 9 ماهه ي زين 16 كارگر براي توزيع وتقسيم آب زين استخدام مي شوند. اين افراد در دو نوبت و در هر نوبت دو گروه چهار نفره, بر روي دو نهر كار توزيع و تقسيم آب را انجام
مي دهند. در گذشته برزگرها با موافقت سالارها به عضويت گروه در مي آمدند. در سال 1355 جمع برزگران بلده 30 نفر بود كه در زمينهاي زير كشت 30 تاقه فعاليت مي كردند. سخت ترين كارها نيز بر عهده ي برزگران بود. مثل شخم زني , مرز كشي, آبياري, درو, پشته كشي , كاجك زني (جدا كردن جو و گندم از كاه) مواظبت و رسيدگي به چهار پايان.
تامين هزينه ي برزگران در گذشته و حال از طريق مدار بيل سابي صورت مي گرفت. مدار بيل سابي مدار آبي است در بهمن ماه كه صاحبان آب بر آن حقي ندارند و سالارها آن را در اختيار مي گرفتند. در وضع موجود دفتر بلده اين مدار را در اختيار گرفته است.
تحويل و تحول آب ميان برزگرها و كيال ها
در نه ماهه ي زين در هر مدار 3000 فنجان آب را سالارهاي باغستان تحويل مي گيرند و 4200 فنجان باقيمانده را برزگرها تحويل گرفته و از زير باغستان شروع به شرب آب مي كنند.
در روز اول نوروز كيال ها مي آيند و آب را از بزرگرها تحويل مي گيرند و يك مدار كامل يعني تا 8 فروردين آب را به باغها مي برند.
در روز 9 فروردين دوباره برزگرها آب را از كيال ها تحويل گرفته و به مدت 6 مدار يعني تا 25 ارديبهشت به آبياري مزارع مي پردازند.
در 26 ارديبهشت به مدت يك شبانه روز آب تحويل كيال ها شده و به مصرف شرب باغها مي رسد.
در 27 ارديبهشت آب دوباره در اختيار برزگرها قرار مي گيرد كه به مدت يك مدار يعني تا 3 خرداد آب را به شرب مزارع مي رسانند.
در 4 خرداد به مدت 4 روز يعني تا 8 خرداد آب در اختيار كيال ها ست.
در 8 خرداد برزگرها آب را تحويل گرفته و يك مدار كامل آب در اختيار آنهاست.
در 16 خرداد دوباره به مدت 4 روز آب به كيال ها تحويل داده مي شود.
در 20 خرداد برزگرها آب را دوباره تحويل مي گيرند و به مدت 12 روز يعني 1.5 مدار آب را به مصرف شرب مزارع مي رسانند.
در روز اول تير ماه كيال ها مي آيند و آب را تحويل مي گيرند.آب به مدت 96 روز در اختيار كيال هاست كه به مصرف شرب باغها مي رسد.
در صبح روز چهارم مهر برزگرها آب را تحويل مي گيرند و 6 مدار كامل آب را به مزارع زعفران و 3 مدار كامل به مزارع جو و گندم مي برند.
در روز 16 آذر آب تحويل كيال ها مي شود و 2 مدار كامل آب به باغها مي رود
در روز 2 دي آب دوباره تحويل برزگرها مي شود و به مدت 5 مدار آب را به مزارع زعفران مي برند.
در 12 بهمن آب تحويل كيال ها مي شود و 2 مدار كامل آب به باغ ها مي رود
در روز 28 بهمن آب تحويل برزگرها مي گردد و تا پايان اسفند به مصرف شرب باغ ها مي رسد.
منابع تامين هزينه هاي دفتر آبياري
يك شبانه روز آب در 26 ارديبهشت . اين آب به باغدارها فروخته مي شود.
يك مدار كامل آب در زمستان . مدار بيل ساب . اين مدار نيز به باغدارها فروخته مي شود.
به ازاء هر فنجان آب مبلغ صد تومان از صاحبان آب دريافت مي گردد.
به ازاء هر تاقه 2 فنجان آب در هر مدار تحويل دفتر بلده مي شود.
آب ره آب (حدود 480 فنجان در هر مدار)
گردش يا تخصيص آب به سبز بر و سفيد بر در بلده ي فردوس
نوع زمان آغاز زمان پايان تعداد مدار مدت شبانه روز
زين ( آبياري زعفران ) 4 مهر 21 آبان 6 مدار 48
زين (گندم و جو) 22 آبان 15 آذر 3 مدار 24
ولگار 16 آذر 1 دي 2 مدار 16
زين (زعفران) 2 دي 11 بهمن 5 مدار 40
ولگار 12 بهمن 19 بهمن 1 مدار 8
بيل ساب (ولگار) 20 بهمن 27 بهمن 1 مدار 8
زين (مدار عيد) 28 بهمن 29 اسفند 4 مدار 32
ولگار (مداركول) 1 فروردين 8 فروردين 1 مدار 8
زين 9 فروردين 25 ارديبهشت 6 مدار 48
مولف 26 ارديبهشت 26 ارديبهشت 1
زين 27 ارديبهشت 3 خرداد 1 مدار 8
ولگار 4 خرداد 7 خرداد نيم مدار 4
زين 8 خرداد 15 خرداد 1 مدار 8
ولگار 16 خرداد 19 خرداد نيم مدار 4
زين 20 خرداد 31 خرداد 1.5 مدار 12
ولگار 1 تير 3 مهر 12 مدار 96
محل پیوستن آب تیره شده به جریان اصلی بلده
بخش آب بلده، آب بلده در این محل به دو قسمت مساوی تقسیم می شود