آب انبارهای شهر فردوس
پژوهش از: حمیدرضا خزاعی
آب انبار
محل ذخيره كردن آب در متون و گويش هاي مختلف اين سرزمين به صورت آب انبار ، حوض انبار، حوض ، سردابه ، بركه ، مصنع ، مصنعه ، منبع ، آبدان ، آب گير ، تالاب و بُرخ مشخص گرديده است .( دائره المعارف بزرگ اسلامی ص 317)
ساخت اولين مخازن يا اولين آب انبارها مشخص نیست که از چه زمان و چه دوره ای آغاز شده است . يكي از ديرينه ترين آب انبارها كه هنوز پابرجاست ولي مورد استفاده قرار نمي گيرد . چاه تخت جمشيد است . برپایه ی بررسی های انجام شده ، گویا این چاه در دوره ي داريوش اول و در دامنه ي كوه رحمت ، در خاور بناي خزانه ي تخت جمشيد و در دل سنگ هاي آهكي كنده شده است . این چاه چهار بر و راست گوشه است . درازاي هر بر آن 2/4 متر است . ژرفاي چاه مشخص نيست . دكتر اشميت 24 متر آن را خاكبرداري كرد و چون به تخته سنگ بزرگي برخورد كرد .. كار خاک برداری را متوقف ساخت (چاره ی آب – پرهام جواهری و محسن جواهری ص 213). اين تخته سنگ معلوم نیست در چه زمانی به درون چاه سقوط کرده است .
چاه هاي طلا در جزيره ي قشم نيز نمونه ي منحصر به فردي ديگري است كه بايد قدمتي نزديك به قدمت چاه تخت جمشيد داشته باشد . چاه هاي طلا در پشت قلعه ي قديمي لافت و در درون گودال بزرگی واقع شده اند . اين گودال را تپه هاي سنگي در بر گرفته اند . شيب عمومي تمامی تپه های پیرامون رو به گودال است . مي گويند : در گذشته چاه هاي واقع در اين گودال برابر با تعداد روزهاي سال ، يعني 366 حلقه بوده است . در وضع موجود حدود 100 حلقه چاه آن بر جا مانده که اکثراً پر از گل و لای و رسوب شده است . دو روايت ، سابقه ي تاريخي اين چاه ها را به زمان هاي نسبتا دوري نسبت مي دهد .
روايت اول قدمت اين چاه ها را تا عصر هخامنشيان عقب مي برد . روايت دوم حفر چاه ها را به دوره صفويه نسبت مي دهد . این گروه بر این باورند که در سال 976 ه.ش خواجه عبدالكريم حاكم لافت دستور داد تا اين چاه ها را حفر كنند.
ادعای فوق فاقد پایه و اساس درستی ست ، زیرا منابع تامين آب هر شهر يا مرکز جمعیتی ، حداقل باید قدمتي برابر قدمت آن شهر داشته باشد . در كتاب حدود العالم كه در سال 372 ه.ق تاليف شده . لافت را شهري بزرگ و آبادان ذكر كرده است. از آنجا كه شهر لافت منبع تامين آب شرب ديگري به غیر از چاه های طلا ندارد ، بنابراين پذیرفتنی تر آن است که بگوییم : به دستور خواجه عبدالكريم اين چاه ها لايروبي و مرمت شده اند .
تمام چاه هاي مجموعه طلا در سنگ حفر شده اند و به هنگام بارش باران چون شيب تمام تپه هاي پيرامون رو به سمت گودال است . آب باران چاه ها را پر مي كند . چاه هاي داخل گودال بطور متوسط 5/3 متر و چاه هاي بالاي گودال 5 تا 6 متر عمق دارند.
در وضع موجود ، زنان از چاه هاي درون گودال و مردان از چاه هاي بيرون گودال آب بر مي دارند . در گذشته هاي نه چندان دور ، مردان حق نزديك شدن به اين چاه ها را نداشته اند . احتمالاً دلیل برداشت آب توسط مردان از چاه های بیرون گودال در امتداد همان باور و اعتقاد قدیمی ست که مردان حق نزدیک شدن به سرچشمه ها را ندارند . مجموعه چاه هاي طلا در گذشته ميراب داشته و ميراب ها معمولا از ميان زنان كهن سال انتخاب مي شده اند . ميراب ها بر كار برداشت آب از چاه ها نظارت كامل داشته اند . در سال هاي خشك میراب با جيره بندي كردن آب ، تلاش مي كرده است تا همه ي خانواده هاي شهر لافت به نسبتي مساوي از آب بهره بگيرند .
در گذشته لايروبي و تميز كردن چاه ها با پايان يافتن فصل باران آغاز مي شد و همه ي اهالي در آن شركت مي كردند . اما در وضع موجود چاه ها به ندرت لايروبي مي شوند و اين امر توسط كساني انجام مي پذيرد كه نذري دارند1 . (گزارش مطالعات اجتماعي طرح آبرساني قشم – مهندسين مشاور طوس آب)
تامین آب و کارکرد آب انبارها
آب انبارها به لحاظ تامين آب به دو گونه ي مختلف تقسيم مي شوند
آب انبارهايي كه آب آن ها از طريق بارش باران تامين مي شود .
آب انبارهايي كه آب آن ها از طريق چشمه يا كاريز تامين مي گردید
آب انبارها بر حسب نوع كاركرد به پنج دسته تقسيم مي شوند .
- آب انبارهای خانگی
- آب انبارهای عمومی
- آب انبارهای عمومی خصوصی
- آب انبارهای واقع در مزارع
- آب انبارهای کناره ی راه ها
نماي خارجي آب انبارها و نحوه ی دسترسي به آب
آب انبارها به لحاظ شكل يا نماي خارجي معمولا داراي يك ايوان و گاه يك ايوان مركزي در وسط و دو غرفه در طرفين هستند . در پشت ايوان مرکزی ، گنبدي وجود دارد كه بر فراز مخزن چتر گشوده بود . ( فاصله گنبد و ايوان را عمق مخزن مشخص مي كند . هر چه مخزن عميق تر باشد تعداد پله ها بيشتر و در نتيجه ايوان و گنبد روي مخزن بيشتر از هم فاصله مي گيرند . )
گاه براي خنك شدن آب درون مخزن ، سازندگان آن را مجهز به بادگير می ساختند و بادگيرها از يك تا چهار متغير بود . غالباً بادگير كوچكي در اوج گنبد و در جهت بادهاي غالب ساخته
مي شد و پاره اي از آب انبارها نيز فاقد هر نوع بادگيري بودند . البته در فردوس و مناطق جنوبی خراسان راه کار دیگری برای خنک ماندن آب تا تابستان می شناختند و آن عبارت از آب اندازی آب انبارها در سردترین شب زمستان بود ، سپس ورودی آب انبار را گل می گرفتند و تا فصل گرما کسی حق استفاده از آب ، آب انبار را نداشت . این آب در وسط تابستان آنقدر خنک بود که به آب یخ می مانست . در ارتباط با خنکی آب ِ آب انبارها در وسط تابستان در سفرنامه خراسان و کرمان که در سال 1321 هجری قمری تحریر یافته در مورد آب انبارهای شهر فردوس چنین آمده است :
« . . . در اکثر کوچه ها آب روان جاری است . چند آب شرب از قنات دارد با وجود این آب ها باز اهالی محض خیرات در سر کوچه ها و گذرها به قدر هفتصد آب انبار ساخته اند که هر آب انبار بسی عمیق است . نزدیک تکیه آب انباری دیدم که چهل زینه می خورد و از پاشیر آن آب برداشته می شد . در این شهر که در زمستان برای یخ ، چال یخ فراهم نمی آید و در کوه های اطراف هم در تابستان برف نیست که به شهر بیاورند ، لهذا چنین آب انبارهای وسیع بسیار عمیق خیرات در سر گذر می سازند و در فصل قوس و جدی آب در آن می بندند ، در تابستان که آب از آن جا برمی دارند مثل تگرگ سرد است و از برودت دندان افسرده می شود . »
ورودي به پاشير يا مخزن در انتهاي ايوان مركزي قرار دارد . معمولاً در دو طرف ورودي دو سكو می ساختند كه محلي براي استراحت بود . رديف پله ها از ابتداي ايوان آغاز و تعداد پله ها را عمق مخزن مشخص مي كرد . ارتفاع هر پله بين 25 تا 30 سانتيمتر بود و اين ارتفاع را ابعاد
خشت ها مشخص مي كرد . در ساخت پله ها معمولا خشت ها را به صورت عمودي و كنار هم قرار مي دادند .
در آب انبارهايي كه عمق زيادي دارند هر ده يا پانزده پله كه پايين بروي به يك فضاي مسطح و سكو مانند مي رسي كه محلي است براي استراحت و نفس تازه كردن . در تحتاني ترين قسمت به پاشير يا محل برداشت آب مي رسي ، در اينجا فضا اندكي بازتر مي شود .
در جلو شير برداشت معمولا چاهكي وجود دارد كه فاضلاب از طريق آن دفع مي شده است . معمولاً در درون اين چاهك علاوه بر نقبي که وظیفه ی هدایت فاضلاب پاشیر را بر عهده دارد ، نقب دیگری وجود دارد كه رو به مخزن پيش مي رود . در انتهاي این نقب دريچه ي خروجي فاضلاب مخزن قرار دارد . اين مجرا يا دريچه در تمام طول دوره ی برداشت به وسيله يك چوب تراشيده شده كه آن را كهنه پيچ كرده و از سمت داخل مخزن در مجراي خروجي كوبيده اند بسته مي ماند . وقتي آب درون مخزن تمام شد . از درون چاهك با يك چوب بلند به چوب درون دريچه ضربه مي زدند تا از مجرا خارج شود . با خارج شدن چوب از درون مجرا , فاضلاب موجود در درون مخزن ( در موقع تخلیه ی فاضلاب مخزن یک یا دو نفر به درون مخزن می رفتند و با پا آب و لجن کف مخزن را برهم می زدند تا آب موقع خروج ، لجن ها را با خودش ببرد . ) تخليه مي گردید .
آب انبارها و شكل مخزن
آب انبارها به لحاظ شكل مخزن به چهار نوع قابل تقسيم هستند .
الف : آب انبارهايي كه مخزنی مكعب يا مكعب مستطيل دارند .
آب انبارهايي كه از اين شكل و قالب براي مخزن خود تبعيت كرده اند ، به نظر مي رسد كه نسبت به ديگر انواع از قدمت بيشتري برخوردارند . اين نوع از آب انبارها بيشتر با نام حوض شناخته مي شوند و ميان مخزن و محل برداشت آب ديواري حايل نيست و رديفي از راه پله در درون مخزن و تا اعماق آن ادامه دارد و برداشت کننده مستقیماً با سطح آب در تماس است و گاه نیز پله ای وجود ندارد و باید با سطل و طناب از آن ها آب کشید . حوض انبار سیدی که به تازگی میراث فرهنگی آن را مرمت کرده است . این حوض دارای مخزنی به شکل مکعب مستطیل است . در گذشته در بالای سردر آن کتیبه ای وجود داشته است که تاریخ ساخت آن را به ماه رجب سال 890 هجری قمری نسبت می داده است .
ب : آب انبارهايي كه داراي دو يا سه چشمه هستند.
اين آب انبارها نيز بيشتر به صورت مكعب مستطيل ساخته مي شدند و معمولاً عمق زيادي نداشتند . دو يا سه مخزن در كنار هم ساخته می شدند . مخزن ها به وسیله ی دیواری مشترک از هم جدا می شدند . اين ديوارها در واقع پايه اي بودند که در نگاه داشتن سقف ضربي مشاركت داشتند .
گاه ديده مي شود كه دو مخزن در پشت و يك مخزن در جلو و گاه نيز دو يا سه مخزن در يك رديف ساخته شده اند . در اين حال پله كاني براي برداشت در نظر گرفته می شد و به مخزن مياني متصل می گردید . هر سه مخزن مثل ظروف مرتب با يكديگر در ارتباط بودند . در سطح شهر فردوس چنین آب انباری وجود ندارد
ج : آب انبارهاي ستون دار
اين نوع از آب انبارها در مقايسه با آب انبارهاي چند چشمه از تكنيك و فن آوري پيشرفته تري سود جسته اند . در اين نوع از آب انبارها ، ديوارهاي حايل ميان چشمه ها حذف و جاي آن ها را ستون گرفته است . در اين تكنيك هم صرفه جويي در مصالح و هم افزايش حجم مفيد مخزن مورد توجه بوده است . اين نوع از آب انبارها در مقايسه با انواع ديگر ، بزرگتر و پر حجم تر هستند و در مقایسه با آب انبارهای مکعبی از تکنیک پیشرفته تری برخوردارند . در خراسان جنوبي فقط يك مورد از اين نوع آب انبار شناسايي گرديده ، آب انبار حوض غلام كش واقع در قلعه كوه بيرجند است . در خراسان رضوی نيز پنج مورد آب انبار ستون دار شناسايي شده است . حوض چهار پايه ي سبزوار ، حوض بازار نيشابور، آب انبار كُندر كاشمر ، آب انبار دولت آباد ( تربت حيدريه ) و آب انبار مسجد النبی خواف
د : آب انبارهاي استوانه اي
آب انبارهاي استوانه اي , آب انبارهايي هستند كه نسبت به ديگر انواع خود از تكنيك پيشرفته تري برخودارند . باربري سازه اي آن ها بهتر و در يك حجم مساوي براي مسلح كردن ديوارهاي جانبي نياز به مواد اوليه ي كمتري دارند و در عوض از مقاومت بيشتري برخوردارند . آب انبارهای فردوس و بخصوص هفت آب انباری تا همین گذشته های نزدیک مورد استفاده قرار داشتند از این تکنیک در ساخت آن ها سود جسته اند .
آب انبارهای شهر فردوس
بزرگترین آب انبار فردوس آب انار حاجی ملا است که حدود 42 پله می خورد و جست هر پله حدود 27 سانتیمتر است . یعنی عمق آب انبار حدود 34/11 متر است
آب انبارهای موجود در سطح شهر فردوس که بیشتر در شهر کهنه واقع شده و هنوز سرپا هستند اما دیگر مورد استفاده قرار نمی گیرند عبارتند از :
1- آب انبار حاجی ملا واقع در محله ی سادات
2- حوض سیدی واقع در محله ی سادات
3- آب انبار استاد عبداله ، این آب انبار در آخر محله ی میدان و ابتدای محله ی عنبری قرار داشت . در وضع موجود میراث فرهنگی دیوار میان پاشیر و مخزن را شکافته است و قرار است تبدیل به محلی برای ورزش باستانی شود .
4- آب انبار جودی , این آب انبار نیز در محله ی میدان قرار داشت .
5- آب انبار کوشک ، این آب انبار در محله ی عنبری واقع بوده و در کنار این آب انبار مسجد و حمام کوشک واقع شده اند
6- آب انبار قلعه . این آب انبار نزدیک به تخت هلاکو و قلعه ی فردوس قرار داشته است
7- آب انبار سردشت ، این آب انبار مربوط به محله ی سردشت
8- آب انبار تالار ، این آب انبار در محله ی تالار قرار داشته است .
9- آب انبار بازار
10- آب انبار انقلاب ، این آب انبار در سال 1359 افتتاح شده و برایش شیر برداشت در بیرون فضای پاشیر گذاشته بودند که با کمک موتور پمپ آب را به حاشیه ی خیابان می آوردند .
10- آب انبار فاطمیه ، این آب انبار نیز دارای شیر برداشت در بیرون از پاشیر بود و اکنون بر روی مخزن آن مسجدی بنا شده است .
علاوه بر آب انبارهای برشمرده در هر محله چندین حوض نیز وجود داشته که مردم آب شرب خود را از آب انبارها و آب ریخت و ریز خود را از طریق این حوض ها تامین می کردند . تمامی این آب انبارها و حوض ها از آب بلده و از طریق موقوفه ی حیاض آب اندازی می شدند. آب انبارها سالی یک بار و در سردترین شب های زمستان و حوض ها در هر مدار پر از آب می شدند . در گذشته های دورتر هر 8 روز یک بار آّب موقوفه ی حیاض را به شهر می آوردند و پس از اجرای نیمه تمام خط انتقال آب از سرچشمه به شهر که بخشی از آب موقوفه فروخته شد ، هر شانزده روز یک بار آب به شهر آورده می شد .
در سردترین شب های زمستان میراب مسئول آب اندازی آب انبارهای شهر بود . در بیرون استخری ساخته بودند که وقت آب اندازی آب انبارها آب بلده را در آن استخر ذخیره می کردند تا لای بیندازد و زلال شود و در عین حال تا مرز یخ زدن و یخاب پیش برود . سپس در طول روز مسیرها را تمیز می کردند و از تمام آلودگی ها پاک می کردند و در شب وقتی رفت و آمد در معابر کم می شد میراب مسئول رساندن آب به آب انبارها بود . در چنین شب هایی به میراب کنده برای درست کردن آتش و گرم شدن و یک وعده غذا نیز به وی داده می شد .
مردم برای برداشت آب از آب انبارها از دست راست پله ها پایین می رفتند و کسانی که آب برداشته بودند از دست چپ پله ها بالا می آمدند . اجرای این عمل به این خاطر بود که نور از ورودی به اعماق راه پله ها بتابد و پاشیر روشن باشد و درضمن رفت و آمد به پاشیر نیز دارای نظم باشد .
ظرف هایی که برای برداشت آب از آب انبارها مورد استفاده قرار می گرفت کوزه بود که در گویش محلی به آن سبو یا سوچه گفته می شد . معمولاً در هر خانه جایی مخصوص برای کوزه های آب وجود داشت که به آن سوچه دون sucedun گفته می شد و عبارت از ظرفی سفالی بود مثل دو گلدان به چسبیده که ته کوزه ها را در درون سوچه دون قرار می دادند و هر سوچه دون جای دوتا کوزه داشت . برای این که چیزی در کوزه نیفتد و غبار موجود در هوا آب درون کوزه را کثیف نکند ، هرکوزه توپی پارچه ای داشت که آن را با نخ به دسته ی کوزه می بستند و توپ را در گلوی کوزه قرار می دادند .
حوض هایی که برای ریخت و ریز مورد استفاده قرار می گرفتند غالباً سرباز بودند . این حوض ها در زمستان یخ می زدند و ضخامت یخ آنقدر زیاد می شد که بچه ها روی یخ بازی می کردند . میان سالان و کهن سالان شهر از بازی روی این یخ ها خاطره ها دارند .
خانه هایی که بر روی کاریز واقع شده بودند دارای پایه اُو بودند . در گذشته علاوه بر کاریز بلده که شاه رگ حیاتی شهر بود کاریزهای دیگری مانند سعد آباد، محمد آباد ، خداوندی ، شادکی ، نوقاب و علی آباد وجود داشته که تمامی آن ها خشک شده . این کاریزها از زیر هرخانه ای که عبور می کردند ، صاحب خانه برای خود پایه اُو می ساخت . ساخت پایه اُو به این ترتیب بود که در زمین نقب می زدند تا به کوره ی کاریز برسند سپس فضای کنده شده را بازتر می کردند . در دو طرف آب ، دو تخت گاه می ساختند که محلی برای استراحت در بعداز ظهرهای گرم تابستان مسیر پای اُو تا سطح زمین را پله کانی می ساختند و در محل خروجی در می گذاشتند . آب جاری در این پایه اُو ها قابل شرب نبود و محلی بود برای شستشوی ظروف ، لباس و گاه استحمام افراد خانواده . معمولاً خانه هایی که پایه اُو داشتند نیازی به آوردن آب از حوض انبارها نداشتند و فقط آب شرب خود را از آب انبار محله می آوردند .
از این نوع پایه اُوها در بیرون از خانه ها و در معابر نیز وجود داشت که محلی برای آب خوردن دام ها و ظرف و لباس شستن خانم ها بود . پای اُوهای که محل رخت شویی بود با نام چقر ( caqar ) شناخته می شدند
موقوفه حیاض
برپایه ی اطلاعات اخذ شده از اداره ی اوقاف شهرستان فردوس ، حدود 706 فقره موقوفه در سطح این شهرستان وجود دارد که بزرگترین آن ها موقوفه ی صفویه است . این موقوفه دارای 2057 فنجان آب از کاریز بلده است . واقف شاه عباس بوده و وقف بر چهار طبقه ی سادات ، علماء فقرا و صلحا بوده مشروط بر این که اگر فقیری ، غنی شد یا صالحی فاسد شد از او گرفته و به فقیر یا صالح دیگری واگذار شود و زمان وقف آن به سال 1035 هجری قمری بازمی گردد . ( هر نهر در شبانه روز دارای 450 فنجان و در کل مدار 3600 فنجان آب بوده که مجموع دو نهر 7200 فنجان می شود . از مجموع 7200 فنجان آب کاریز بلده 5600 فنجان آن وقف است که به مصارف مختلفی می رسد . )
از نظر قدمت ، موقوفه ی مدرسه علمیه ی حبیبیه قدیمی ترین موقوفه ی شهر بوده ، دارای 167 فنجان آب از کاریز بلده و وقف آن به سال 911 هجری قمری باز می گردد . این موقوفه اهدافی همچون حقوق مدرسین ، موذن و خادم مدرسه و مواردی همچون تعمیرات ، سوخت و روشنایی مدرسه را تامین می کند و هرساله در ماه رمضان افطاری داده می شود . البته وقف نامه ی سنگی نیز وجود دارد که متعلق به حوض سیدی بوده و تاریخ وقف آن به سال 890 هجری قمری باز می گردد . این حوض نزدیک دروازه طبس سر راه کاروانی عراق به خراسان واقع شده بود . بر سردر حوض کتیبه ای وجود داشته که بر روی آن تاریخ و نام بانی بنا را مشخص می کرده است . متن کتیبه چنین بوده است : « اتفاق افتاد این حوض پاک در تاریخ ماه رجب سال 890 در زمان شاه اسلام سلطان بهادر خان ، به سعی سید بن طاهر بن یحیی و وقف گردید مقدار پنج فنجان آب از کاریزین بلده ی تون . اللهم اغفر غفران الخیرات »
می گویند بانی حوض سیدی به وقت ساخت حوض به عمله و بنای حوض سپرده بود که هرکس از این جا رد شد ، چیزی گفت یا کاری کرد ، خبرش را به من بدهید .
یک روز دو رهگذر که راهی کرمان بودند ، از کنار حوض رد می شدند . یکی از آن ها از مالی که سوار بوده پیاده می شود . دو تا خشت برمی دارد و می گوید : « خدا قوت ما هم شریک باشیم »
و خشت ها را برای استای بنا که مشغول کار بوده می اندازد . استای بنا هم خشت ها را می گیرد و در ساختمان حوض به کار می زند . چند ساعتی که می گذرد بانی حوض می آید و می پرسد :
« چه خبر ؟ »
استای بنا هرچه را دیده و شنیده تعریف می کند .
« کجا رفت ؟ کی رفت ؟ از کدام طرف رفت ؟ »
اشاره به راه می کنند و می گویند : « از آن طرف . »
بانی حوض حالا با اسب بوده با هرچه بوده سر در پی آن دو نفر ، به راه می زند .
در چهار پنج فرسخی فردوس در محل دو حوضی به دو رهگذر می رسد . از روی نشانی هایی که داده اند آن ها را می شناسد و جلو راهشان را می گیرد : « به کجا می روید ؟ »
« به کرمان . »
« شما چه حقی داشتی که در حوض ما شریک شوی ؟ »
« بابا ما در حوض تو شریک نیستیم .»
« چرا شریک شده ای دو تا خشت انداخته ای و این جور گفته ای . حالا بگو برای دو خشتی که انداخته ای چه می خواهی تا به تو بدهم که نمی خواهم در حوض شریک داشته باشم .»
مرد فکری می کند و می گوید : « به عوض آن دو خشت در همین محل دو تا حوض برای مسافران راست کن . »
بانی حوض دست بر هردو چشم می گذارد و در همان محل دو حوض بنا می کند که با نام دو حوضی معروف بوده و در وضع موجود گویا متروک و ویران شده اند .
یکی از مهمترین موقوفه های شهر فردوس که به تمامی ساکنان شهر فردوس اعم از فقیر و غنی پوشش می داده است موقوفه ی حیاض شهر است . گویا فرمانی از شاه صفی به تاریخ محرم الحرام 1042 هجری قمری موجود است که مربوط به آب حیاض شهر است در این فرمان از دو طاقه آب وقف حیاض شهر تون یاد شده است . در پایین این طومار که کپی آن در اداره ی کل اوقاف خراسان موجود است عده ای از معاریف آن عصر امضا و مهر کرده اند . بالای آن نیز آرم مخصوص عصر صفوی دیده می شود و در اعتبار نسخه ی اصلی آن تردیدی نیست . تا اواسط دوره ی رضا شاه هر هفت روز یک بار آب موقوفه ی حیاض به شهر می آمده و حوض ها را پر می کرده است . مقداری از این آب در همان زمان فروخته می شود تا هزینه لوله گذاری مسیر تا رسیدن به شهر تامین گردد . طرح فوق با این هدف قرار بوده است اجرا شود که آب را از سرچشمه به شهر منتقل کند و آب فاقد هرنوع آلودگی و تمیز باشد . این طرح بعد از ماجرای شهریور بیست بکلی به فراموشی سپرده می شود . در این اواخر تا پیش از زلزله سال 1347 به تبعیت از مدار کلی ، هر شانزده روز یک بار آب به شهر می آمده و حیاض شهر را پر می کرده است . بعد از زلزله ی سال 1347 شهر جدید صاحب آب لوله کشی گردید اما به دلیل لب شور بودن آب ، مردم همچنان آب شرب خود را از حوض انبارها تامین می کردند . از سال 1364 با شیرین شدن آب شهر ، آب انبارها کم کم از دور خارج و آب وقف حیاض دیگر وارد شهر نمی شود .
در کتاب فرهنگ جغرافیایی ایران آمده است : شهر فردوس در زمان شاه طهماسب دارای 300 مسجد و 300 آب انبار بوده که امروز آثار آن ها باقی ست من جمله آب انباری که 40 پله داشته وقتی این آب انبار پر میب شده کفاف 6 ماه یک محله ی شهر را می داده است آب مشروب شهر از قنوات تامین و 187 آب انبار ساخته شده که هفت تای آن بزرگ بوده و وقتی در زمستان پر می شده کفاف یک سال اهالی را می داده است .
قابل ذکر است که آب انبارهای بزرگ در زمستان و به وقت سرما و یخبندان آب اندازی می شده و حوض ها که در سطح محلات پراکنده بودند و هر محله بطور متوسط 20 تا 25 حوض داشت که هر هفته یا دو هفته این حوض ها آب اندازی می شدند و مردم آب ریخت و ریز خود را از طریق این حوض ها تامین می کردند . در گذشته در بیرون شهر استخری را ساخته بودند که آب در استخر ذخیره می شد و پس از لای اندازی به سمت شهر و حوض انبارها هدایت می شد . در زمستان ها نیز آب در استخر ذخیره و می گذاشتند تا آب به شدت سرد و یخ زده شود و سپس آن را در شب ها که رفت و آمد در معابر کمتر بود به سمت آب انبارها هدایت می کردند و آب انبارها را پر از آب می کردند .
تا قبل از زلزله ی شهریور ماه 1347 در شهر فردوس نزدیک به 5 قنات جاری بوده است و تقریبا حدود 50 درصد خانه ها دارای پایاب یا حوض و آب انبار بوده اند . آب این پایاب ها با توجه به این که در طول مسیر از داخل منازل عبور می کرد تمیز و قابل شرب نبوده است و بیشتر از این آب برای شستشوی لباس و ظروف و غیره استفاده می شده است و آب شرب اهالی از حوض های خانه و یا آب انبارهایی که در هر محله وجود داشت تامین می شده است .
شهر فردوس در گذشته دارای پنج محله به نام های سادات ، عنبری ، میدان ، تالار و سردشت بوده است.
موقوفه ی حیاض شهر که وظیفه ی تامین آب شرب و ریخت و ریز مردم شهر را تامین می کرد در وضع موجود کارکرد آن خرید آب سرد کن توسط اوقاف و نصب آ ن در سطح شهر ، پرداخت قبوض آب و برق افراد بی بضاعت ، کمک به پرداخت آب و برق مساجد شهر که به نظر می رسد از وظیفه ی اصلی و اصل وقف دور شده است .پیگیری های مستمر اداره ی اوقاف شهرستان فردوس باعث شد تا 291 فنجان آب حیاض که در زمان رژیم پهلوی به صورت ملکی به فروش رسیده بود در سال 1382 برابر نظریه ی شماره 7031 مورخ 26/6/82 کمیسیون ماده 2 سازمان اوقاف به وقفیت بازگشت .
به نظر می رسد که این موقوفه همانطور که اجزاء به فروش رفته ی آن توسط اوقاف به اصل خود بازگشت ، کارکرد آن نیز باید به اصل خود بازگردد و وظیفه ی تامین آب شرب شهروندان فردوس را به عهده بگیرد .
برای اطلاعات بیشتر نسبت به شهر فردوس مراجعه شود به صفحه سابقه تاریخی فردوس
حوض سیدی بعد از زلزله 1347
حوض سیدی بعد از بازسازی
آب انبار و مسجد کوشک
آب انباری در شهر کهنه
آب انبار قلعه
آب انبار بازار
نمایی دیگر از آب انبار بازار
نمایی از ورودی آب انبار استا عبدالله. در زمان بازدید داشتند تغییراتی در کاربری آب انبار می دادند.
نمایی از گنبد آب انبار دید از درون مخزن آب انبار
دیوار شکافته شده ی مخزن آب انبار استا عبدالله
نورگیر روی پاشیر آب انبار سردشت
راه پله های آب انبار سردشت، دید از سمت پاشیر
گنبد آب انبار سردشت
سنگ لوح آب انبار حاجیه بی بی، این آب انبار در تعریض خیابان پرشده است
نمایی عمومی از ورودی و گنبد آب انبار تالار
ورودی به آب انبار تالار
نمایی از آب انبار انقلاب
نمایی از محل برداشت آب در آب انبار انقلاب