جشن آبانگان یا باران خواهی در روستای درونه
پژوهش از: حمیدرضا خزاعی
برگرفته از کتاب: افسانه باران یا باران خواهی در ایران
آبانگان
نام ماه هشتم از سال خورشيدي و نام روز دهم از هر ماه و بودن خورشيد در برج كژدم است. آبان ايزد موكل بر آهن است و تدبير امور و مصالح ماه آبان به او تعلق دارد
« پارسيان روز آبان از ماه آبان را جشن ميگرفتند و آن را آبانگان ميناميدند. » آبان از آپ اوستايي، اپي پارسي باستان و آپ پهلوي است. در اوستا بارها « آپ » به معني ايزد نگهبان آب و همه جا به صيغهي جمع آمده است. پاسباني اين ماه و اين روز به ايزد آبها سپرده شده است. چنانچه از بُندِهِش برميآيد نام ماه و روز مزبور آپان است. ضربالمثلي در بارهي آبان وجود دارد « آبان ماه بارانكی، دی ماه برفكی ، فروردين شب ببار روز ببار. »1
بنا به رسمي كهن هر وقت نام روز و ماه يكي بود آن روز را جشن ميگرفتند. روز آبان ( دهم ) از ماه آبان را آبانگان گويند. روز دهم آبان در جشن آبانگان، پارسيان به ويژه زنان در كنار رود يا دريا ايزد نگهبان آب را نيايش كنند. اين روز ويژهي يكي از بزرگترين ايزدان مورد ستايش ايرانيان قبل از زردشت يعني ايزد اناهيتا ايزد سرپرست آبهاي روان و ايستا و درياها و رودها و چشمه سارهاست. يشت پنجم اوستا موسوم به آبان يشت در توصيف و مقام و نيرو و ستايش اين ايزد است. از جمله رويدادهاي اين روز آن كه در دوران جنگهاي ميان ايرانيان و تورانيان به فرمان افراسياب كاريزها و نهرهاي آب را ويران و پر شده است. زو پسر تهماسب دستور داد تا آن كاريزها را آباد و لايروبي كردند و انهار بزرگ آب روان ساختند. در اين روز بود كه به مردم آگاهي رسيد كه پادشاهي از ضحاك بشد و فريدون به پادشاهي رسيد و مردمان پس از دوراني دراز ايمن و آسوده خاطر شدند. انگيزه¬ي ديگر براي اين جشن آنكه مدت هشت سال در ايران باران نباريد و بر اثر اين مصيبت خشكسالي و قحطي به وجود آمد بسياري از مردمان تلف شدند و بسياري ترك شهر و ديار كردند و به جاها و سرزمين هاي ديگر رفتند. سرانجام پس از هشت سال در چنين روزي باران باريد و خشك سالي و بيماري و ناداري و رنج از ميان رفت و به همين جهت مردمان اين روز را گرامي داشته و هر سال جشن و سرور و شادماني ميپرداختند2.
نیایش ایزد آب حتی در نامگذاری و نامی که بر بزرگان گذاشته¬اند نیز پیداست آقای باستانی پاریزی در کتاب خاتون هفت قلعه می¬نویسد: در کتیبه¬های کوشانی کلمه ارتواسپ به¬معنی خدای آب¬ها آمده است. این خدای آب¬ها کیست؟ لابد آناهیتا. چرا ارتواسپ؟ (آرت=مقدس +اسپ ) زیرا خدای آب و باران، یعنی ناهید، زنی¬ست بلند بالا. . . بازوان سفید وی به ستبری شانه اسبی است . . . و بر بالای گردونه خویش مهار چهار اسب یک رنگ و یک قد را در دست گرفته و می¬راند. اسب¬های گردونه وی عبارت است از باد و باران و ژاله و ابر.
اسامی قدیم فارسی که به اسب ختم می¬شود از جهت احترام به اسب نبوده (مثل ارجاسب، گشتاسب، جاماسب، لهراسب، تهماسب و . . . ) بلکه از آن نظر بوده که اسب مرکب خدای بزرگ آناهیتا بوده، و این مرکب را نوعی وابستگی به خدای باران می¬دانسته¬اند. 3
جشن عروسی الهه ی ناهید
تقریبا تمامی مراسم باران¬خواهی در کل کشور را می¬توان در ذیل نام آبان و آبانگان قابل طبقه¬بندی کرد.
آبانگان در روستای درونه
در روستای درونه¬ی بردسکن، در گذشته، هر سال در ابتدای فصل سرما، برای باران خواهی، مراسم يا آئيني برپا ميشده است. مردم زمان دقیق اجرای این آیین را در خاطر ندارند اما می¬گویند:
در فصل پاييز و در ابتدای سرد شدن هوا این مراسم با شور نشاط زیادی برپا می¬شد. همه¬ی اهل روستا از کوچک و بزرگ در اجرای آن مشارکت داشتند. نحوهي اجراي این مراسم هنوز در حافظه و خاطرهي ميان سالان و كهن¬سالان روستا باقي¬ست. هرسال در ابتدای فصل سرما، جمجمهي الاغي را از بيابان پيدا كرده و آن را به روستا ميآوردند. به يك روايت زنان آبادي و به روايتي ديگر يك نفر از ملاهاي ( فرد باسوادي كه خواندن و نوشتن بلد بود ) آبادي بر روي جمجمهي الاغ نقش و نگارهایي با جوهر قرمز ترسيم ميكرد. «برای رنگ کردن پشم و نخ قالی از جوهر دانه استفاده می¬کردند. جوهر دانه چيزي شبيه سنگ بود كه آن را ميكوبيدند و در آب جوش حل ميكردند. » با آماده شدن رنگ قرمز، تكه پشمي بر سر چوبي بسته و با كمك آن جمجمه را پر از نقش و نگارهای زیبا ميكردند، بقول خودشان آن را به شكل عروس درميآوردند يا سرخاب سفيدابش ميكردند. در روستاهاي همجوار اين كار توسط بيوه زنان ( منظور پیرزنانی¬ شوهر مرده است) كه در اين كار تخصص داشتهاند انجام ميشده است. در روستاي درونه شايد در كنار زينت كردن جمجمه، اوراد و دعاهايي نيز بر جمجمه نوشته ميشده است. با پايان يافتن زينت، جمجمه را درون مجمعهي بزرگ مسي گذاشته و پارچهي رنگي و زيبايي بر روي آن ميكشيدند. يكي از مردان آبادی برای حمل جمجمه و سینی انتخاب می¬شد. در خاطره و حافظهي اهل آبادي اين وظيفه در سال¬های آخر همواره بر عهدهي فردي به نام جاني كَل ( جان محمد ) بوده كه در مقابل مقداري پول اين كار را انجام ميداده است. جانی کَل را پشت و رو بر خري مينشاندند و مجمعهي مسي را روي سرش ميگذاشتند. دو نفر در اين سوي الاغ و دو نفر در آن سوي الاغ ميايستادهاند. پشت سر آنها زنان دف ميزدند و جوانان چوب بازي ميكردند و به سوي استخر ميان آبادي ( نِغوُ neqow ) جايي كه آب كاريز در شب¬ها در آن ذخيره می¬شد.
مردان شاباش شاباش ميكردند، و جماعت پاي كوبان تا لب استخر ميرفتند. مردي كه پشت و رو بر الاغ سوار بوده بی¬آن¬که متوجه شود او را به ميان استخر هُل ميدادند. با افتادن جاني كل به ميان آب، بلافاصله او را از آب بالا كشيده و به حمام ميبردند. ميگويند: براي اين كه سرما نخورد.
در بسياري از مواقع در زمان اجراي مراسم، يخبندان و هوا سرد بوده، مجمعه را نيز از آب گرفته اما جمجمهي الاغ را تا بارش باران ميگذاشتند تا در آب بماند.
بعد از اجراي اين مراسم شيريني كه از قبل تهيه شده و بيشتر همان خرما بوده ميان شركت كنندگان در جشن توزيع شده و جمعيت پراكنده ميشده است. مردم براين باورند كه با اجراي اين مراسم باران ميباريده است.
آبان ماه در منطقه،¬ ابتدای فصل سرماست. این مراسم با قصد بارش باران در آبان ماه یا برج عقرب اجرا می¬شده است. کشاورزان باور دارند که باران عقرب برای کشت بسیار لازم و حیاتی است و در بسیاری از روستاهای خراسان وقتی زمین را در میزان و ابتدای عقرب می¬کاشته¬اند معمولا یک مشت جو هم برای اسب عقرب می¬پاشیده¬اند.
جشن عروسی الهه ناهید
رقص آئینی در جمهوری آذربایجان مربوط به گذشته های بسیار دور ( عصر حجر)
عناصر تشکیل دهنده آئین:
در خراسان و کرمان در بسیاری از مراسم باران خواهی جمجمه¬ی الاغ حضور دارد. استرابون از پرستش آرس (بهرام/مهر) نزد مردم کرمان خبر داده و افزوده است که برایش خر و گور خر قربانی می کنند. بنابراین جمجمه¬ی تزیین شده در واقع پیشکش مردم به ایزد مهر و ایزد آب ها اردویسور آناهیتاست. پیشکش آنقدر در آب می ماند تا مورد قبول افتد و باران ببارد.
همانطور كه ميدانيم رقص چوب بازي در واقع نوعي جنگ سمبليك و در عين حال تمريني براي شمشير بازيست و همانطور كه پيشتر از اين گفته شد شايد يادآوري جنگ ايران و توران و غلبهي ايران بر توران و غلبهي خير بر شر است چون در روز آبانگان بود كه خبر شكست لشكر توران رسيد و در چنين روزي بود كه فريدون بر ضحاك غلبه كرد.
و بنظر ميرسد گردانندگان اصلي آيين آنها بوده¬اند ( در پارهاي ديگر از آباديهاي منطقه زنان برگزار كنندگان اين آيين بودند و مردان در اجراي آيين هيچ نقشي را بر عهده نداشتند. ) بركه يا نهر آب، مكاني كه به نوعي به الههي آب يا اردويسور آناهيتا متعلق است و اين جشن نيز به خاطر بزرگداشت از اين الهه برگزار می¬شده است.
یافته ها:
1- هر وقت نام روز و ماه يكي بود آن روز را جشن ميگرفتند. روز آبان ( دهم ) از ماه آبان را آبانگان گويند . روز دهم آبان در جشن آبانگان پارسيان به ويژه زنان در كنار رود يا دريا ايزد نگهبان آب را نيايش كنند. اين روز ويژهي يكي از بزرگترين ايزدان مورد ستايش ايرانيان قبل از زردشت يعني ايزد اناهيتا ايزد سرپرست آبهاي روان و ايستا و درياها و رودها و چشمه سارهاست. يشت پنجم اوستا موسوم به آبان يشت در توصيف و مقام و نيرو و ستايش اين ايزد است.
2- در این روز بود که زو پسر تهماسب دستور داد تا كاريزها را آباد و لايروبي كردند و انهار بزرگ آب روان ساختند.
3- در اين روز بود كه به مردم آگاهي رسيد كه پادشاهي از ضحاك بشد و فريدون به پادشاهي رسيد.
4- رقص چوب، در واقع نوعي جنگ سمبليك و در عين حال تمريني براي شمشير بازيست و همانطور كه پيشتر از اين گفته شد شايد يادآوري جنگ ايران و توران و غلبهي ايران بر توران و غلبهي خير بر شر است چون در روز آبانگان بود كه خبر شكست لشكر توران رسيد و در چنين روزي بود كه فريدون بر ضحاك غلبه كرد.
5- چنانچه از زمان اجراي اين مراسم برميآيد یعنی در ابتدای فصل سرما، آبان ماه در منطقه¬ ابتدای فصل سرماست. هدف از اجرای این مراسم باران خواهی بوده است، این مراسم با قصد بارش باران در آبان ماه یا برج عقرب اجرا می¬شده است.
6- در خراسان و کرمان در بسیاری از مراسم باران خواهی جمجمه¬ی الاغ حضور دارد. استرابون از پرستش آرس (بهرام/مهر) نزد مردم کرمان خبر داده و افزوده است که برایش خر و گور خر قربانی می¬کنند. بنابراین جمجمه¬ی تزیین شده در واقع پیشکش مردم به¬ایزد مهر و ایزد آب¬ها اردویسور آناهیتاست. پیشکش آنقدر تا در آب می¬ماند تا مورد قبول افتد و باران ببارد.
رقصی آئینی در کمره بازمانده از عصر حجر
1- دانش نامه مزدیسنا / جهانگیر اوشیدری / انتشارات مرکز / چاپ 1371 / ص52
2- همان ماخذ / ص52
3- خاتون هفت قلعه / باستانی پاریزی / انتشارات روزبهان / چاپ 1373 / ص 19
سینی بازمانده از عصر ساسانی، اجرای مراسم باران خواهی بسیار شبیه به مراسمی است که در روستای درونه برگزار می شود